2777
2789
عنوان

خانم ها توروخدابیاین حالم خیلی بده نامزدم ب مامانش النگو گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 123193 بازدید | 782 پست
اسی ایشون صدمیلیون رو برمیدارن ۳۰۰هم با کارت دوستش برمیداره که قسط خودش میده مسلما تو لیست جهیزیه شم ...

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

دوتا راهکار اینجا هست :بیارش تنها بشین بعد بهش بگو از این قضیه ناراحتم و ادم فقط از همسایش حرف پنهون ...

حتما فردا بهش میگم حتمااا میخوام بگیرم ازش چون میدونم بعد یک سال یا دوسال پس نمیده


خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


من ب بعد ک پیام هاشو خوندم ک گفته برای جهزیه خودمون بریم بقیه نیان یا گفته صدشو بده ب من برای پس اند ...

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

عزیزم ناراحت نشو من احساس میکنم چون این طلاها به عنوان سرمایه خریداری شده خوب بالاخره میخواستن بفروش ...

اصلا تو عمرش طلا ننداخته تو دستش

فقط گوشواره طلا داشتن

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

استارتر من همیشه ب شوهرم این حرفو میزنم ک اگه سر تا پامو هم طلا بگیری بازم بگی پول نیاز دارم میفروشم ...

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

فداتشم دختر من رفتم یکم خوابیدم اومدم هنوز داری حرص میخوری؟ مواظب باش با توپ پر نری کاری کنی روش تو ...

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

چقدر خوشبین😑😑😑باید جلوشو بگیره نه با دعوا و ناراحتی بلکه با سیاست چه کاری بود کرده رفته واسه مادر ...

ححتما میخوام ازش بگیرم میخوام بگم از دست مامانت دربیار بده من نگهدارم

عزیزم با خانوادت برو خرید جهیزیه اینکه شوهرت گفته دوتایی بریم فلان اینا الکیه مادرش یادش داده من اشت ...

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن



خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

ببین ناراحتیت رو حتمااا بهش بگو چون اگه نگی بعدا هم تکرار میکنه ..‌والا منم بودم خودمو جر میدادم یعن ...

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن

اولا که بگو از اونجاهم خرید کنیم بابام و مامانم باید بیان چون پولشو اونا دارن میدن حالا بتو یا فروشن ...

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردنخیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

ب نظر من کارش غلطهدرسته البته عشق اول هر پسری مادرشهولی حتی مادر منم اگه اینکارو کنم درسته اول خوشحا ...

ای بابا ناراحت نباش قسمت نبوده حتما انشالله بهترین دختر پیدا می‌کنید.

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

ببین اسی حتما حتما ناراحتیتو بهش بگو، با جیغ جیغ و دعوا نه ولی جدی و محکم بگو و خودتو خیلی ناراحت ن ...

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

بهش بگو عجله ای برای سر خونه زندگی رفتنمون ندارم تا همدیگرو بهتر بشناسیم مثل اینکه من جایگاهی ندارم ...

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن


خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

سر یه قضیه ای نباید ماشین به نام شوهرم میبود باید میزد به نام یکی دیگه بعد مادرشوهرم جلو روم، انگ ...

افرین کار خوبی کردی بهش گفتم عزیزم ی پیام کلی میزارم

نمیدونم چیکار کنم کلا میگم امروزبه پیام دادم گفتم اینارو :

ما زن و شوهریم

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای رو به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش.

ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.حس میکنم عددی نیستم پیشت زندگی مشترک اسمش روشه باهم تصمیم بگیرن ما زوجیم نباید بزاری بقیه برات تصمیم بگیرن .باید منو درجریان میزاشتی و ازم تصمیم میگرفتی

واقعا از کارت ناراحت شدم

مگه من همسرت نیستم؟ چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی رو


دیدم اس دادن آمادشو دارم میام بریم بیرون آماده شدم رفتم گفت حرفتو بزن همینارو بهش گفتم گفت طلایی ک خریدم واسه خودمه ن مادرم گفتم حداقل ب دست من میگرفتی گفت اندازه دست تو دست دوم با اجرت کم نبود وگرنه اندازه دست تو میگرفتم .چرت ب مادرمحسودی میکنی گفتم حسودی نمیکنم تو باید حداقل منو درجریان میزاشتی گفت مگه تو میزاری گفتم آره و..گفت مادرم گفت هروقت لازم داشتی بدم بهت بازم میگم واسه خودمه ن مادرم انداختم دستش ک هیچ طلایی نداره چشم دشمن هارو کور کنه.

گفتم تو بهم اعتماد نداری گفت اگه ب سایز دست تو بود میگرفتم گفتم باورنمیکنم گفت پاشو بریم‌طلا فروشی رفتیم همونجایی ک طلا رو خرید بهش گفت اندازه این خانم هست اونم گفت ن هست ولی نوعه .نامزدم دست دو گرفته با اجرت خیلی پایین تر از بقیه طلا فروش ها بعد ب طلا فروشه گفت میگه چرا ب من نگرفتی اونم‌گفت اگه واسه پس اندازه بهترین کاره ک کردن

خیلی ممنونم از نصیحتتون عزیزم


میشه بگین این موضوع رو چیکارکنم؟

منو نامزدم قراره دوتایی بریم جهیزیه بخریم اونم از یه شهر دیگه فروشگاه اتکا .

دوست نامزدم سپاهی هست وام خرید کالا دادن تا سقف ۴۰۰ میلیون با هیچ درصدی   ۵ساله.

نامزدم بهم پیشنهاد دادن گفت بیا بریم از اونجا خرید کن بجای اینکه پول رو بدی بیرون بده من ‌.من قسط رو پرداخت کنم اون پولم ک‌وام ازدواجمونه بدیم طلا بخریم.

منم گقتم باشه ولی ب یه شرط گفت چ شرطی گفتم مثلا من از فروشگاه واسه جهیزیه ۱۰۰ میلیون وسایل بردارم  بجای اینکه ۱۰۰ رو بدم بهت بدیم طلا مم نگهدارم برای آینده مون مثلا تولدم و..میدم بهت میاری برام گفت قبول

رفتیم طلا خریدیم و الان دست منه .

ب نظرتون بریم از همون فروشگاه اتکا خرید کنیم ؟‌چون مزایای زیادی داره.

از طرفی اینجا میگن با خونواده برو فقط

نامزدم میگه دوست ندارم کسی بفهمه از اونجا خرید میکنم

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز