بچه هات دیونه شدم از دست این شوهر منو شوهرم عقدیم ماشین نداره
مراسم عقد فامیل شونه فردا خواهر مادر های رفتن
حالا شوهرم به من میگه که به پدرت بگو ماشینش رو بده من برم شهر دیگه بعدش میام ( من نمیرم به دلایلی که خودمون مراسم عقد و عروسی داریم(
من والا نمیتونم بگممممم تموم کار پدرم با ماشینش مسافر کشی می کنه هر چی بهش میگم خودت بگو نمیگع