بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو پستای بعدی نوشتم. توی نوشتن هییییچوقت درک نمیشه همونطور که من درکش نکردم تا سرخودم اومد. نمیگم هم ...
احتمالا به داروهای سرکننده خیلی واکنش داده بدنت.یا شایدم تیم بیهوشیت خوب نبوده.خوب میشی یه کم طول میکشه خواهر م سه ماه کشید خوبشد هیچ کدومم نموند نترس الان بیشتر روحییت خرابه بخاطر شرایط .طبیعیه تازه زایمان کردی و روحیت حساسه.صبورباشه .تموم میشه اکی میشی
کاش مث بچه اولم طبیعی زایمان کرده بودم. با اینکه دو روز درد کشیدم و بچه به سختی اومد اما این حالو ند ...
منم دوتاسزارین کردم اولی روترسوندنم گفتن طبیعی خیلی بده وفلان دکترم گفت بیمارستان خصوصی آمپول بدون دردمیزنگ راحت بدنیامیاری سنم کم بوددیگران گفتن برو سز طبیعی نکن درصورتی که خودشون طبیعی زاییده بودن مثل چی پشیمون شدم دومی روخواستم طبیعی بدنیا بیارم دیگه به حرف هیچکس گوش ندادم ریسکشوبجون خریدم ازلحاظ جسمی مشکلی برای زایمان طبیعی نداشتم فقط دکترومامابهم گفته بودن که پروسه ش طولانی ترازبقیه ست چون نمیشه آمپول فشاربزنن وبایدروندطبیعیش طی بشه چون قبلاسزارین کردم که بازقسمت نشدمجبورشدم بچه ی دومم رواورژانسی سز کنن ولی من به همه میگم طبیعی بهتره هرکی رو دورواطرافم دیدم طبیعی انجام داده ازلحاظ جسمی خیلی وضعیت بهتری داره
منکه تجربه هردو رو داشتم میفهمم چ غلطی کردمفقط خدا خودش به دادم برسهالان ده روز از زایمانم گذشته جدا ...
عزیزم فقط با فعالیت دردت اروم میشه
پیاده روی کن
تو روانشناسی یه اصطلاحی هست به اسم ambivalence :دو سو گرایی . این دقیقا برای زمانیه که در حد تنفر از کسی ناراحتی یا حال نمیکنی با فکر و رفتار فعلیش ولی چون دوسش داری تحملش میکنی و میپذیری . مثل همونجا که حسین صفا نوشت: غمت غمگینم کرده اما دوستت دارم♡