بگم مریضی یا به خانوادش بگم دیوونه میشن قبول ندارن
ولی هر روز به بهانه های مختلف با شوخی با لجبازی با هر بهونه ای کتک میزنه و از،این کار لذت میبره
و جوری هم کتک میزنه که فقط درد کنه و جای کبودی اینا نمونه
روز به روز هم بیشتر میزنه و جوری میزنه که دیگه آخرش خسته میشم
به هر کی هم برم بگم نمیتونم ثابت کنم در چه حد میزنه و میاد میگه شوخیه و من مقصر میشم
امروز از صبح سه چهار بار در حد نیم ساعت کتکم زده با مشت میزنه گاز میگیره با سیلی میزنه با لگد میزنه
اما دقت کردم فقط منو میزنه
دیشب فقط یه بستنی ازش خواستم نخرید
امروز من وقت نکردم ناهار خوب بپزم یه چیز الکی گذاشتم رفته تمام برادر زاده هاشو آورده نه غذا رسید نه غذای خوب بود
مطمئنم میرن منو مسخره میکنن
بعد پول داده رفتن واسه خودشون خوراکی خریدن
بعد جلو اونا الکی میگه زنم تو خونه کار نمیکنه همه کارهارو خودم میکنم سر همین دعوامون شد
و بعد یکیشون فالگوش وایساد شنید دعوا کردیم و فضولی میره میگه
بعد هم اونا رو برد بگردونتشون
میخوام جدا بشم اما شرایطش رو ندارم ولی تحملم تموم شده دیگه
میخوام حداقل روانی بودنشو و مشکلاتمو بتونم ثابت کنم نمیدونم ولی چجوری
لطفا راهکار بدید
یکی اینکه شکاک و بد دله
کتک میزنه به شوخی همش
پول زیادی خرجی نمیکنه و کارش با پدرش شریکه حتی مجبورم برم مواد غذایی رو از اونا بگیرن