دو روزه فهمیدم حامله ام خیلی خوشحال شد کلا خیلی دوست داشت بچه داشته باشیم منم بخاطر اون خیلی دلم میخواست بچه دار بشیم روز اول خیلی خوشحال شد ولی امروز کلا تو قیافه اس هرچیزی بگم انجام میده و میخره ولی اصلا باهام حرف نمیزنه سرما هم خوردم میبینع حالم خوب نیست هیچ کاری نمیکنه فقط سرش تو گوشیع یا می‌ره پیش مادرش منم اونقدر عصبی شدم الان با مشت زدم تو شکم خودم باورم نمیشه اینقدر منتظر بارداری بودم آخرش اینجوری بشه این اولشه اینجوری میکنه وای بحال آخرش
چرا بچه رو میزنی🥲
باور کنید دارم به این فکر میکنم تا زوده از ببین ببرمش من تحمل ندارم این دوران رو اینجوری بگذرونم
حالا چرا مشت زدی
شاید داره هظم میکنه
دلیلشو بپرس
جای اینکه مشت بزنی تو شکمت بشین باهاش جدی حرف بزن بگو اگه بچه نمیخوای میندازمش مشکلی ندارم
حرف بزن ببین چ مرگشه
شب جمعست دلش صابون زده بود لابد درکش کن😁
باهاش صحبت کن و همینارو بگو‌و
چه مرگشه
تو هم ضعیف نباش به بچه چکار داری
میزنی ناقصش میکنی
چرا انقد عصبی؟
حالا که بارداری برای منم دعا کن قبل عید باردار بشم🥲
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز