بعد شام خونه دایی بابام
خوشبگذره 💓من امشب با شوهرم شام میریم بیرون پنجشنبه ها و جمعه ها نمیزاره آشپزی کنم، فرداشب خونه خاله شوهرم پاگشامون می‌کنند الان یکی دو هفته ای میشه پنجشنبه و جمعه ها پاگشامون می‌کنند 😜
دارم اماده میشم بریم عروسی
بقیه قرار رستوران دارن ولی من در تلاشم که باهاشون نرم
با شوهرم خونه مامانم اینا هستیم . داریم میریم شام خونه مادر شوهرم اینا
مامانم اینا عروسی دعوتن.
ژلهٔ موزی جالب میشه ؟
حالا من سه سال اومدم سرزندگیم از روزی که اومدم خونم پدر شوهر مادرشوهر خونم کردن تو شیشه باید فامیلامون که ۲۵ نفری میشیم دعوت کنی خونت اون موقع خونم چهل متر بود هرچی میگفتم جا نمیشن نمی‌فهمیدن الان خونم بزرگتر ولی وسایلم کمه بشقاب لیوان قاشق قابلمه ندارم هرچی شوهرم میگه وسایل نداریم دستم خالی پول ندارم نمی‌فهمن دیگه مام زدیم به در بی‌خیالی هرچی میگن محل نمیدیم تا اوکی شیم دعوت کنیم
اخر هفته ها میریم باغ
