اول از همه اصلا و ابدا از هیچ چیزی نترس
دوما چرا فکر می کنی اگه بسان خونتون همه چی تموم شده و حتما باید ازدواج کنی تو میگی با اون آقا حتی حرف هم نزدی پس اگه دیدی نتونستی مادرت رو راضی کنی و اون آقا به خواستگاری اومد خیلی جدی بهش بگو من نمیتونم با شما ازدواج کنم و شرایطش رو ندارم اگه دیدی خیلی اصرار میکنه تهش بگو من ازتون خوشم نمیاد بالاخره یه جوری منصرفش کن ولی کم نیار و نترس باور کن اگه بترسی و احمقانه تصمیم بگیری زندگیت نابود میشه
کسی که بچه داره تازه کلی هم ازت بزرگتره حتی اگه تیلیاردر هم باشه قبول نکن والا یه پسر کارگر بعض اونه به والله تازه مشکل طاهری هم که داره حتما ب ی ض ه هم نداره والا بخدا اصصصصلا قبول نکن خاهرانه
دوستان میشه برای برا آورده شدن حاجتم دعا کنید خیلی وقته منتظرم بالاخره فردا مشخص میشه خیلی دلهره دارم
خواهش میکنم اگر دوست داشتید من رو از دعاتون محروم نکنید خدا می‌دونه که چقدر نیاز دارم
