چند روزیه ترامادول گرفتم برلی خودکشی
من سال هاست افسردگی شدید و هراس اجتمایی دارم اما درکنگرا نیستم ک از تنهایی لذت ببرم هر روز زجر میکشم
امروز روز ۴۲ ک خونم ....عملا جز کار اداری نمبدونم دکتری چیزی بیرون نمیرم اصلا ....
با مادرم هر موقع خواستم حرف بزنم کمکم کنه پاشده رفته و همش میگ اره من مشاورم هماهنگ کردم رفتی دیگ میخام چیکار کنم ....
اما خودشو مشغول بقیه نیکنه امروز خودشو ۷ ساعت علاف کرده تو مدرسه تایم بعد ظهر بعد میگ اره من همینکه تونستم کمک کنم ک پسر همکارم بره کلاس حفظ قرانش ادامه بده خوشحالم
یا زنگ زده ب ولی یکی از دانش اموز ها گفته اره بیاید ی ساعت حرف ک بچه تو افسردگی داره ببرینش دکتر و...
ولی ب من اصلااهمیت نمیده
برادرم سیگار میکشه سیگار اون از من مهمتره
میگ من نمیتونم زندگیم جمع کنم با فلان شهید عهد بستم کمک کنم ب بقیه میگم من دارم دق میکنم از افسردگی برات مهم نیس پا میشه میره
از طرفی میخام پشت کنکور بمونم نمیتونم برم مشاوره و....