2777
2789

کلمات محبت آمیز و قربون صدقه اینا بندرت رد و بدل میشه

کلا آدمای سردی هستیم، من خودم بشخصه بیشتر سعی می کنم ببوسمشون یا ابراز علاقه کنم

بعد امروز یه مشتری داشتیم همسن بابام بود اومد روغن مایع و اینا خرید... کلی تشکر کرد... منو دخترم خطاب کرد🥲

یه لحظه یجوری شدم... با خودم گفتم چرا بین منو بابام صمیمیت و خوش سر زبونی و اینا وجود نداره

چرا اینقدر دوریم از هم دیگه

یه لحظه نگران شدم که یه روزی یه پسری بیاد تو زندگیم زبون بریزه و اینا منم سریع دلمو ببازم بهش😅 چون نقطه ضعفم همین ابراز علاقه کلامیه😐 البته تا حدودی میتونم تشخیص بدم که کی از ته دل میگه کی همین جوری الکی میگه

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

میفهمم دقیقا، خیلی سخته وقتی تو خانواده ای ادم بزرگ بشه که هیچ محبت کلامی نباشه و یهو با ادمایی معاشرت کنه که کاملا برعکسن

گفت: بیا به عقاید هم احترام بگذاریم. گفتم: نه دلیلی دارد و نه ضرورتی، همین که کاری به کار هم‌ نداشته باشیم کافیست.
میفهمم دقیقا، خیلی سخته وقتی تو خانواده ای ادم بزرگ بشه که هیچ محبت کلامی نباشه و یهو با ادمایی معاش ...

دقیقا 🥲 

من یه بچه شیرین و بامزه ببینم نمی تونم بهش محبت کنم خجالت می کشم

در این حدم 🥲

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

تو خانواده مام بوس و بغل و ابراز کلامی محبت کلا تعطیله علی رغم اینکه خیلی هممون همدیگه رو می خوایم و در عمل با حمایتها این رو نشون می دیم.ولی من به شدت تو ابراز احساساتم می لنگم و این خیلی نکته منفی بزرگیه چون همیشه انگار یه چیزی بیخ گلوم گیر کرده که اصلاااا روم نیست حتی تو تنهایی به زبونش بیارم😑

ای بابا پس مسئله فراگیره

اوهوم من واقعا نابود شدم مامانم هرازگاهی ی قربون صدقه ای میره اما اونم فقط ذهنش درگیره مریضیه خودشه انگار نه انگار مادره واقعا من نه از خواهرام محبت دیدم نه از مامانم . بابامم بچه بودم خیلی ابراز علاقه میکرد اما الان نه

اوهوم من واقعا نابود شدم مامانم هرازگاهی ی قربون صدقه ای میره اما اونم فقط ذهنش درگیره مریضیه خودشه ...

می فهمم عزیزم 💔

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز