دخترم ۵ سالشه خیلی مهربون و دست و دلبازه.البته جیغ جیغوئم هست.اما خب ازونور بخشنده اس و قلب پاکی داره.بچه های جاریم و خواهرشوهرام تو رنج سنی ۸ تا ۱۱ سال هستن.هیچکدوم باهاش بازی نمیکنن.بچه های جاریم ک بدجنس هستن هی به بقیه بچه ها میگن با این بازی نکنید چون حسودیشون میشه ک بچم تو امکانات کاملا.یه بچه خواهرشوهرمم خیلی وحشی و بی ادبه.مدام به دخترم کرم میریزه.دخترمم بالطبع سرش داد میزنه اونم دست اون یکی بچه هارو میگیره و میگه با این بازی نکنید
خیلی دلم برا دخترم میسوزه.همش عذاب وجدان دارم و میگم تقصیره منه حتما.نتونستم روابط اجتماعی رو یادش بدم.یا چرا تو خونه مادرشوهر بچه دار شدم ک دخترکم این صحنه هارو ببینه و غرورش بشکنه😔
مهد میره خب کم و بیش با بچه ها دوسته اما خب عمده وقتشو تو خونه میگذرونه.نوه ها هم همش خونه مادرشوهرم جمعن و باهم بازی میکنن و این طفلک همش غصه داره ک باهاش بازی نمیکنن