2777
2789
عنوان

از روزی که خواهرم رفته اول دبیرستان افسرده شدم

| مشاهده متن کامل بحث + 5860 بازدید | 157 پست

خب ب شوهرت بگو منم نمیخوامت...بهش بگو برو ازدواج کن آزادی کاری هم ب من نداشته باش فک کن هم خونه ایم فقط...بهش بگو فقط بزاره بری درس ت را ادامه بدی و مانعت نشه..بگو مهریه م نمیخوام فقط بزار خودمو پیدا کنم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

رهاش کن.

خیلی بی عدالتیه اما چه کاری از دست شما بر میاد؟

با پدر مادرتون دعوا بگیرین؟ با خواهرتون دعوا بگیرین؟ چی؟ فقط خودتون دارین اذیت میشید. هیچ کسی هم اهمیت نمیده.

رو خودتون تمرکز کنیم فقط. چه کاری الان از دستتون بر میاد ؟ میتونید همسر بهتری باشید؟ دنبال هنر برید؟ درسو ادامه بدید؟ داستان بنویسین؟

فکر کردن به گذشته فقط و فقط خودتون رو عذاب میده. هیچ کس هم نمیاد بگه ببخشید. به روی بابا مامان اون هم بیارید نهایتا میگن اون موقع عرف همین بوده تقصیر ما نبوده! فقط بحث میشه و دلخوری.

متاسفم واسه تجربه تلختون. امیدوارم زودتر بتونین خودتونو پیدا کنین.

خدا الهی لعنت کنه این پدر و مادرانی و ک همش فرق میزان بین بچه هاشون ....مال منم همینطوری بود مامانم من بچه سوم ولی برا خواهر کوچکم همچی آزاد بود و برای من قفل ...خدا نگذره ازش ک اینقدر حال و روزمو بد کرد ...با تمام وجودم درکت کردم

خب ب شوهرت بگو منم نمیخوامت...بهش بگو برو ازدواج کن آزادی کاری هم ب من نداشته باش فک کن هم خونه ایم ...

چرا همچین چیزایی بگه؟

چرا تلاش نکنن درستش نکنن؟ چرا نرن مشاوره؟ اصلا حق تحصیل یه چیز عادیه. چرا باید این چیز عادی رو با ازدواج مجدد معاوضه کنه؟

اول از در دوستی وارد بشن، اگه نشد حرف شما متینه

منم. مثل شما بچه اولم ولی چون خواستگار نداشتم ازدواج نکردم 

خدایاهر گاه دلم رفت تا محبت کسی را بگیرد تو او را خراب کردی ..خدایا به هر که وهرچه دل بستم تو دلم را شکستی..عشق هر کسی را در دل گرفتم تو قرار از من گرفتی.. 🖤دوری از تو برایم جهنمی ساخت که دیگر نای بلند شدن ندارم.

من تتغاری بودم. از لحاظ پوشش و گیر دادن بهتر بودم‌نسبت به خواهرم ولی از نظر محبت و توجه و ارزش گذاشتن نه. همیشه بهترین ها برای اون بود. تولد خوب واسش میگرفتن کادو های خوب میدادن. حتی کلی هزینه دانشگاه دادن ولی به من که میرسید همچی تموم میشد بعدم الکی میگفتن خرجت بالاس درصورتیکه یک هزارم اون بهم خرجی ندادن. خودم تو دانشگاه کارهای دوستامو انجام میدادم پول میگرفتم. کلی هم تخفیف دانشجوی میگرفتم. پول تو جیبی هامم جمع میکردم شهریه میدادم. از همون اولم کار کردم. حتی تو بارداری من هم به اون توجه میکردن که چی دلش میخواد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز