2777
2789
عنوان

من از ازدواج دیگه متنفر شدم

160 بازدید | 8 پست

جدی میگم به خدا قبلا من واقعا دوست داشتم کسی باشه که عاشقش باشم و عاشقم باشه

ولی الان حس می کنم من خیلی ضعیف تر از چیزی ام که بتونم ازدواج کنم ازدواج داغون می کنه بدنمو و پوستمو 

من اصلا طاقت مشکل ندارم مطمئنم که از پسش بر نمیام تازه من از خیانت میترسم از اینکه به اندازه کافی زیبا نباشم 

به نظرم خانم های که به اندازه کافی زیبان ازدواج براشون خوبه ولی من نه نه این که زشت باشم معمولی رو خوبم 

ولی زیبای آنچنانی نه میترسم همسرم من براش کافی نباشم

در واقع دلم براش میسوزه وقتی می‌تونه با زیباترین ها ازدواج کنه چرا با من عمرش رو تلف کنه و یه عمر حسرت و پشیمونی 

به نظرتون اگه تا آخر عمر ازدواج کنم چه مشکلاتی برام پیش میاد 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه کم دیگه بزن تو سر خودت اینایی که گفتی کمه

یه نگاه به اطرافیانت بکن مرد و زن یکی از یکی ناقص تر اخلاقی رفتاری شرایط جسم و روح و غیره ولی سر زندگیشونن

دیگه این چیزا رو تو ذهنت مرور نکن و حق زندگی رو از خودت نگیر ، مغز اینا رو باور میکنه گند میزنه تو انتخابهات


یه کم دیگه بزن تو سر خودت اینایی که گفتی کمهیه نگاه به اطرافیانت بکن مرد و زن یکی از یکی ناقص تر اخل ...

خب مگه ازدواج نکنم میمیرم 

زندگی هزار و یک هدف داره 

من دوس ندارم با ازدواج یه پسر رو بد بخت کنم 

پسری که مادرش هزارتا آرزو براش داشته

و با کلی امید بزرگش کرده 

چرا من باید زنش شم

این خودخواهی که به خاطر رهایی از تنهایی خودم یکی دیگه رو بدبخت کنم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز