2777
2789

بچم دوماهشه خستم خیلی کل تمرکزمو از دس دادم دیشب ساعت ۵ خوابیدم ساعت ۹ بیدار شدم نمیدونم چکتم مهمونم بردارشوهرمه مجرد برادر کوچیک شوهرم دلم نمیاد ب شوهرم بگم نیاد اصن حوصله نشستن و حرف زون ندارم حس میکنم تمرکز ندارم کلا داغونم

میخوای به مهمون بگی نیا 

خدایا چقد ادماااا .....شدن 

احیانن برادر خودتونم بود میگفتید نیا؟

یه عددنومزد دارم که تمام منه:)🤍درخواست دوستی به هیچ عنوان ندید و قبول نمیکنم با تچکر....اگه مقدوره برای حاجتم صلوات بفرستید 🦋

یه نفره خب یکم غذای خودتونو میخوای زیاد بزاری 

بعدم برادرشوهرت مگه با تو میخواد بشینه حرف بزنه تو با کارات و بچت میرسی دیگه اونم با شوهرت میشینه یکم 

سخت نگیر بابا

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
درک میکنم روزای سختی داری غذای ساده درست کن عزیزم. اکثرا پسرای مجرد ایرادگیر نیستن

اره عزیزم مرسی ک درک میکنی🥹زرشک پلو از الان بار گزاشتم امادس غذام سالادم شیرازی درس کردم ب شوهرم گفتم از بیرون سوپ هم بگیره

سخت نمیگیرم خونمو گمد برداشته خجالت میکشم

هیچ هم خجالت نداره خونه ای که بچه داره همین میشه دیگه

نمیتونی که هم به بچه هم به خودت هم به خونه زندگی برسی 

از همسرت یکم کمک بگیر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز