2777
2789

من سه ماهمه و مطلق هستم

یک ماهه خواهر شوهرم میپزه می‌فرسته مجرد هست 

ولی دیگه چون مریض هم نگهداری می‌کنه میخواهیم بهش زحمت ندیم دیگه

ولی موندم از این به بعد چکار کنیم خم و راست شدن و تحرک برام قدغنه

گاهی آدم با یه اشتباه ۱۹ نمیشه ، صفر میشه .

یک ماه استراحت مطلق بودم مامانم و مادرشوهرم روز در میون نهار میاوردن. همسرم شب ها درست میکرد یا از بیرون میگرفت. بعدش خداروشکر روبراه شدم. اما بازم از بیرون میگیریم خیلی وقتا

فقط 4 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
یک ماه استراحت مطلق بودم مامانم و مادرشوهرم روز در میون نهار میاوردن. همسرم شب ها درست میکرد یا از ب ...

من کلا مطلق هستم اخه 

مادرشوعرم بدجور سکته کرده بستری هست 

مادر خودمم راه دوره ۷ ساعت فاصله داریم غریبم 

غذای بیرون همش جوجه و کبابه اصلا دوست ندارم و نمیتوانم بخورم 

غذای خونه یه چیز دیگه س


گاهی آدم با یه اشتباه ۱۹ نمیشه ، صفر میشه .

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

نه من غذای خونگی میگیرم. گرونتره اما خوشمزست. خواهر شوهرت گناه داره خب . بحث یکی دو روز نیست. اطرافتون حتما غذای خونگی یا اشپزخونه معتبر هست. بعدم به همسرت یکی یکی بگو چیکار کنه اونم یاد میگیره


فقط 4 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
2805
نه من غذای خونگی میگیرم. گرونتره اما خوشمزست. خواهر شوهرت گناه داره خب . بحث یکی دو روز نیست. اطرافت ...

سر به هواست کارش خیلی زیاده بیرون نمیتونه مدام پیگیر آشپزی باشه غذای سنتی خونگی سراغ ندارم اینجا

گاهی آدم با یه اشتباه ۱۹ نمیشه ، صفر میشه .

خب یک نفر رو پیدا کن بیاد یک روز در میون خونه کارات رو بکنه غذا هم بپزه براتون. خواهر شوهر  بنده خدا 9 ماه جورتون رو بکشه خیلی ستمه

فقط 4 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

من تا ۱۸ هفته استراحت بودم 

تا ۱۴ هفته مطلق

۴ هفته دیگه اش مراعات میکردم

یک مدت خونه مامانم بودم

بعد که برگشتم شوهرم غذا می‌پخت 

من براش توضیح می‌دادم اون غذا درست میکرد...

یه وقتایی هم پا میشدم فقط سر میزدم به غذا یه تست میکردم ادویه جاتشو

اولین اقدام به بارداری ۱۳ابان ۱۴۰۰ منتظرم همین روزا بیای تو دلم💔 امروز ۷ ابان ۱۴۰۲ و هنوز منتظرم بیای تو دلم مامانی...مامان جان من چه خطایی کردم که خدا تورو بم نمیده؟💔بالاخره حاجتموو گرفتم و اومدی تو دلم مامانی😍😍😍 بعد از اصلاح سبک و کلی دکتر و امپول..وقتی با تن و روح خسته همچنان تلاش میکردم رفتم اعتکاف و از ته دلممم دعاا کردم و مهمتر از همه ختم صلوات حضرت زهرا رو گرفتم درست ماه بعدش تو حرم امام رضا بوددم و اونجا هم به جوادش قسم دادم و صلوات خاصه حضرت زهرا فرستادم...وقتی برگشتم خونه حالت تهوع هام شروع شد ۲۷ فروردین ۱۴۰۳فهمیدم ۸ هفته ااس تو دلمی ...وقتی صدای قلبت رو شنیدم اشکام گوله گوله ریخت ...تازه مامانی خانم دکتر تاریخ لقاح رو تقریبا ۲۰ روز بعد از اعتکاف محاسبه کرد🥰🥰🥰 شما هدیه ی خدایی..شما هدیه ی حضرت زهرایی😇😇..واسه تمامممم حاجت دارا تمام کسایی که منتظرن دعا کنید بد دردیه

استراحت مطلق نیستم ولی حالت تهوع دارم از بوی غذا بدم میاد

سر بچه اولم شوهرم دانشجو بود تو کرونا مجازی بود درساش و اونم غذا درست میکرد

اما الان سر کار میره نمیتونه غذا بذاره 

منم کسی رو ندارم به فکرم باشه دلسوزم باشه...

فقط 25 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

کانال دلنوشته هام و داستانم elaheye_mashgh تلگرام . گاهی میخوای بشه و نمیشه... گاهی نمیخوای بشه و میشه، کنار اومدن با جفتش سخته ولی ذات دنیا همینه 

منم استراحت مطلق بودم سه ماهه اول بیشتر شوهرم آشپزی میکرد چندبار از بیرون گرفتیم چندبار خواهر شوهرم فرستاد

الان دیگه خداروشکر خودم میتونم بلند شدم درست کنم 

ولی اگه نمیتونی یکیو بگو بیاد تو خونه ات صبحا هم کارا منزل انجام بده هم آشپزی کنه 

فقط 17 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
دل تو امروزیه قصه دوست داشتن رو باور نداره    دل من قدیمیه عاشق عشقیه که آخر نداره 
من کلا مطلق هستم اخه مادرشوعرم بدجور سکته کرده بستری هست مادر خودمم راه دوره ۷ ساعت فاصله داریم غریب ...

فدات شم نمیتونی بری یکی  دوماه خونه مامانت؟

اولین اقدام به بارداری ۱۳ابان ۱۴۰۰ منتظرم همین روزا بیای تو دلم💔 امروز ۷ ابان ۱۴۰۲ و هنوز منتظرم بیای تو دلم مامانی...مامان جان من چه خطایی کردم که خدا تورو بم نمیده؟💔بالاخره حاجتموو گرفتم و اومدی تو دلم مامانی😍😍😍 بعد از اصلاح سبک و کلی دکتر و امپول..وقتی با تن و روح خسته همچنان تلاش میکردم رفتم اعتکاف و از ته دلممم دعاا کردم و مهمتر از همه ختم صلوات حضرت زهرا رو گرفتم درست ماه بعدش تو حرم امام رضا بوددم و اونجا هم به جوادش قسم دادم و صلوات خاصه حضرت زهرا فرستادم...وقتی برگشتم خونه حالت تهوع هام شروع شد ۲۷ فروردین ۱۴۰۳فهمیدم ۸ هفته ااس تو دلمی ...وقتی صدای قلبت رو شنیدم اشکام گوله گوله ریخت ...تازه مامانی خانم دکتر تاریخ لقاح رو تقریبا ۲۰ روز بعد از اعتکاف محاسبه کرد🥰🥰🥰 شما هدیه ی خدایی..شما هدیه ی حضرت زهرایی😇😇..واسه تمامممم حاجت دارا تمام کسایی که منتظرن دعا کنید بد دردیه
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز