جفتمون معلمیم من معلم ابتدایی ام اون متوسطه
هر چی بهش میگم این رعب و وحشتی که موقع درس پرسیدن به بچه وارد می کنی از درس متنفرش می کنی اما زیر بار نمیره ، بعد که بچه صداش درمیاد دیگه حنای شوهرم براش رنگی نداره شوهرم میگه تو هم بیا کمک من از موضع من دفاع کن ! منم از بیخ با روشش مخالفم!
امشب جلو بچه به من میگه اصلا درس بچه به تو ربطی نداره دخالت نکن به جز ریاضی !
میگم رو چه حسابی فکر می کنی تو باید برای حوزه اختیاراتم برای بچه م تصمیم بگیری ؟ میگه چون من مرد خونه م و بابای این بچه م من براش تصمیم می گیرم .
منم گفتم از این به بعد اصلا هیچ کاری به درس بچه ندارم حالا که تو باباشی و برای اون و من تعیین تکلیف می کنی.
...
من زبونم به اندازه کافی درازه و جواب های متنوع براش توی آستینم دارم و زورش به زبونم نمی رسه .
ولی دوست دارم ببینم اگه شوهر شما این برخورد و روش رو داشت چه برخوردی داشتید ؟