2777
2789

باید یه متنی بنویسم

تا چهارشنبه زمان دارم

یه چیزی که اگه تواناییشو داشتین دربارش کتاب مینوشتین چی بوده؟یا چیزی که خیلی از نظرتون قشنگ باشه

اگه چیزی تو ذهنتون نیست،لطفا یه جمله قشنگ بهم بگید که ادامه‌ش بدم . 

منظورم یه موضوع شبیه یه پیرمرد تنها که تو شب برفی روی یکی از نیمکتای پارک نشسته ، با دستکشای کهنه و ریشایی که مشخصه خیلی وقته اصلاح نشدن .

اینو قبلاً نوشتم، دنبال یه چیز جدیدم .

لطفا ایده بدید نیاز دارم ، مغزم خالی شده😂

"شاید فکر کنی توی مسیر زندگیت تنهاترینی ؛ اما من آخر تموم مسیرهایی که میری ، با چتر خیسم منتظرت ایستادم." جئون جونگ‌کوک،۲ مارس ۱۹۹۱ .

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من یدونه رمان نوشتم ۱۰۰صفحه فعلا PDF کردمش

موفق باشی🤍

"شاید فکر کنی توی مسیر زندگیت تنهاترینی ؛ اما من آخر تموم مسیرهایی که میری ، با چتر خیسم منتظرت ایستادم." جئون جونگ‌کوک،۲ مارس ۱۹۹۱ .

دخترک با چشمانی پر از اشک به خودش در آیینه می نگریست آیا این همان دخترک خندان بود؟چرا بروی موهای مشکیش برف نشسته بود ؟

مگر زمستان بود؟

میشه برا سلامتیم یه صلوات بفرستی؟🙏🙏
دخترک با چشمانی پر از اشک به خودش در آیینه می نگریست آیا این همان دخترک خندان بود؟چرا بروی موهای مشک ...

واییی مرسی ازت❤️

"شاید فکر کنی توی مسیر زندگیت تنهاترینی ؛ اما من آخر تموم مسیرهایی که میری ، با چتر خیسم منتظرت ایستادم." جئون جونگ‌کوک،۲ مارس ۱۹۹۱ .

من رمان مینویسم 😂بیشتر عاشقانس رمانام میتونه عاشق باشه از جوونیش و خیلی وقته که به اون نرسیده و...

مشکل اینه می‌خوام برای مدرسه بنویسم این چیزارو نمیشه خوند😂

"شاید فکر کنی توی مسیر زندگیت تنهاترینی ؛ اما من آخر تموم مسیرهایی که میری ، با چتر خیسم منتظرت ایستادم." جئون جونگ‌کوک،۲ مارس ۱۹۹۱ .

از زندگیم،برای خودش جم تیویه😂ولی جدی میتونی راجب آدم‌ها بگی که سر یه سری چیزها چقدر احمقانه گول میخورن و گاهی وقتا چقدر سنگدل میشن‌..از احساست به جامعه و طرز فکرت

من‌‌ وقتی دوست داشته میشم چشام برق می‌زنه،پوستم صافه،موهام خوش حالته، خوشگلم و زندگی قشنگه؛ولی الان کدر و زشتم،یه گوشه افتادم همینطوری.
از زندگیم،برای خودش جم تیویه😂ولی جدی میتونی راجب آدم‌ها بگی که سر یه سری چیزها چقدر احمقانه گول میخ ...

😂😂😂

آره همچین چیزی از ذهنم رد شد، حماقت انسان و این حرفا

مرسی✨

"شاید فکر کنی توی مسیر زندگیت تنهاترینی ؛ اما من آخر تموم مسیرهایی که میری ، با چتر خیسم منتظرت ایستادم." جئون جونگ‌کوک،۲ مارس ۱۹۹۱ .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز