2777
2789
عنوان

شوهرم اوایل کفش پام میکرد

| مشاهده متن کامل بحث + 1986 بازدید | 52 پست

منم از وقتی باردار شدم احساس میکنم اون عشق و علاقش کم شده

بعد ۲ هفته که همو دیدیم،. یکبار فقط بغلم کرد سلام داد همین 

حتی سراغ بچمون هم نگرفته هنوز که میچرخه یا نه قربون صدقش بره اینا

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منم از وقتی باردار شدم احساس میکنم اون عشق و علاقش کم شدهبعد ۲ هفته که همو دیدیم،. یکبار فقط بغلم کر ...

واقعا؟ 😳

مال منم رفتاراش عوض شده ولی انقد که گفتم چرا حال بجه رو نمیپرسی تا منو ببینه اول حال نینی رو میپرسه قربون صدقش میره تکون میخوره ذوق میکنه به منم خوب میرسه ولی بعضی رفتاراشو که سابق داشت مث همین رفتاری که تاپیک زدمو الان نداره 🥲

پسرم به دنیا اومد🤱۱۴۰۳/۷/۱۴ عضو گروه سوگلی های سایت

همسر منم خیلی این کار را میکرد مخصوصا تو بارداریم تا چند ماه بعد زایمان ، بعدا کلا ول کرد 🥲

شوهرمن خودش میگفت سرتو بزار رو بازوم بخواب انقد گفت و من کردم الان عادتم شده حتما باید سرم رو دستش باشه تا خوابم ببره الان همش غر میزنه میگه دستم درد میگیره😑💔منم میگم خودت همینجوری عادتم داری من چیکار کنم🤷🏻‍♀️

پسرم به دنیا اومد🤱۱۴۰۳/۷/۱۴ عضو گروه سوگلی های سایت

واقعا؟ 😳مال منم رفتاراش عوض شده ولی انقد که گفتم چرا حال بجه رو نمیپرسی تا منو ببینه اول حال نینی ر ...

اره...

اتفاقا برا منم بند کفشم باز بود میبست کارای این مدلی که بقیه با تعجب نگاه میکردن که مامانم همیشه میگفت لوسش نکن..

قشنگ میفهمم از عمد این رفتارا نشون میده بپرسم و بحث کنم یا دعوا میشه یا میگه تو حساس شدی 

شوهرمن خودش میگفت سرتو بزار رو بازوم بخواب انقد گفت و من کردم الان عادتم شده حتما باید سرم رو دستش ب ...

😂 کلا مردها اوایل یکم جوگیر هستن، بعد یکی دو سال اخلاق های واقعی شون یکی یکی رو میشه 

ما اوایل هر شب میرفتیم بیرون ، پارک و اینا بعد یکی دو سال دیگه نهایتا دور خونمون یکم پیاده روی میریم اونم با اصرار من 😅 میگه مگه راه قرض داری هیچ جا مثل خونه نمیشه ولش کن بیا دراز بکش از صبح سر کار بودم خسته ام 

عزیزم اینا دیگه خرشون از پل گذشته...البته ک‌خدا از خواهر و مادرشونم نگذره ک فتنه ها زیر سر دارن و نص ...

اون زمان یجوری نگامون میکردن با چشاشون میخوردن مارو از حسادت 

پسرم به دنیا اومد🤱۱۴۰۳/۷/۱۴ عضو گروه سوگلی های سایت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز