تو این ۷،۸ ماه اصلا دادگاهی نیومده بود برخلاف تصورم امروز خیلی دیر ولی اومد بلاخره .. ازلحظه ای ک وارد اتاق شد حس سیاهی جلو قلب و چشمام و گرفته بود تنفر تو تک تک سلول های بدنم موج میزد حس خفگی داشتم ک فقط برم بیرون تهوع انگار هوانبود جوری زدم بیرون و خودم و از دادگاه پرت کردم بیرون ک اصلا صدم ثانیه هم طول نکشید این حجم ازتنفر و درک میکنید؟
خانمهای کم سن و سال و ترجیحا مجرد تاپیکام شرکت نکنید من ازشنیدن حرفای شعارگونه و بچگونه خسته ام .......!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.