سلام خانوما این کاربری اصلیم نیس میترسم شناسایی شم
همسر من بچه آخر خانوادشونه خواهرم برادراش همه بزرگن نوه دارن
همسر من وضع مالیش از همشون بهتره
تقریبا هر آخر هفته تو ویلای لواسون خانوادشو جمع میکنه
چون پدر ندارن ایشون در نقش پدر خانواده هستن و کلی ریخت و پاش میکنه که من اصلا راضی نیستم و جرات مخالفت ندارم بطرز وحشتناک دعوامون میشه،
خواهر زاده های شوهرم دختراشون همسن خودمم و هر کدوم یکی دوتا بچه دارن
شوهرم که اونا رو میبینه خیلی پررو میشه و تیکه انداختنش شروع میشه
آخر شب وقتی همه جمع بودیم داشتیم قلیون میکشیدیم شوهرم جلو همه ازم پرسید اگه بفهمی زن صیغه ای دارم چیکار میکنی؟(یهویی نگفت حرفش بود)
بعد دختر خواهرشوهرم به داییش گفت حقته هم پولشو داری هم قانون بهت این اجازه رو داده
بعد هرهر میخندیدن
واگذارشده کردم به خدا سیاه بخت بشه