بچه ها امروز خونه عمه کوچیکم بودیم برگشت بهم گفت کتاباتو اگه نمیخوای بده به من چون من رتبه ام خوب شده بعد منم نذر کردم کتابامو بدم دست یه نیازمند واسه همین بهش گفتم نمیتونم نذر کردم و فلان بعد برگشت بهم گفت حتما میترسی منم قبول شم بعد منم بدم اومد از این حرفش برگشتم گفتم نه عزیزم چرا بترسم میخواستی قبول شی که همون ۶ سال قبل میشدی نه الان بعد دیگه قهرالود پاشد رفت الان یکم عذاب وجدان گرفتم از حرفی که زدم ولی خب خیلی حسوده یدونه بهم تبریک نگفت همش شیوه درس خوندنم رو میپرسید
حرف خوبی نزدی هر کی بود ناراحت میشد
میگفتی عمه جان فلان کتابو میدم
بقیه رو چون نذر کردم میدم نیازمند
شما که خداروشکر قبول شدی
واسه عمه یا دیگران چه اشکالی داره روش درس خوندنت رو توضیح بدی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز