اگر نخواهید پدرتون جلو خانواده همسرتون شغلش و ب نمایش بزاره کار بدی کردید خوب مهم نیست شغالش چیه اما اگر ازش بخواهی فقط شغلشون و نمایش نزاره یعنی جلوی اونا کارنکنه اما باز پدر بی تفاوت باشه ایا حق دارم ازش ناراحت بشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برعکس بقیه کاربرا من بهت حق میدم اینا بنظرم فقد دارن یا شعار میدن یا اینکه خودشونو بااین حرفا قانع م ...
چه شعاری خانوم...من به نامزدم گفتم و اول بهش فهموندم باید به کارو موقعیت بابام احترام بزاره...وخدایی خیلی خیلی احترام گذاشته با این که خودش دکترو استاد دانشگاه و
با کارش مشکلی ندارم فقط چرا تو محل مادرشوهر وجاری بهش میگم شهر ب این بزرگی باز میاد اینجا من و خرد ...
نمیدونم چی بگم واقعا.. شاید برای تو سخت باشه.. ولی من تو موقعیتی شبیه ای بودم و از خونواده شوهر هم طعنه شنیدم. ،ولی زدم تو دهنشون.. دیگه هم هیچوقت جرات نکردن چیزی بگن
درآوردن نون حلال یه افتخارهفرق نمیکنه چی باشهنون خشکی...سبزی فروشی...رفتگری... دست فروشی... و... خیل ...
تو خونه شما اگر یک روز نون نداشته باشی بخوری میری همه جار میزنی نه شغلت مناسب نیست برو شهربزرگ ی جای دیگه کار کن چرا محل خانواده شوهر وجاری که دخترش کوچک کنه
چه شعاری خانوم...من به نامزدم گفتم و اول بهش فهموندم باید به کارو موقعیت بابام احترام بزاره...وخدایی ...
قبول کنیم که همه مثل نامزد شما به قضیه نگاه نمیکنن بعدم شاید مشکل شما راه حلی نداشته اما پدر استارت خیلی راحت میتونن یه منطقه یا نهایت چنتا خیابون اون طرف تر کارشونو انجام بدن دیگه دوتا خیابون اینور اونور فک نمیکنم زیاد فرقی کنه برای کارشون پس بهتره وقتی راه حلی برای حل مشکلی هست خیلی منطقی برخورد کنیم تا نقل مجلس اطرافیان نشیم بخصوص خانواده همسر
میدونم ناراحت میشی همون مادر شوهرتو جاریت دفعهی بعد یچیز دیگه ای رو بهونه میکنن برای بقول خودت زدن ...
اصلا اونا چیزی نگن من خودم حس خوبی ندارم بیاد اینجا کار کن جلو چشم اونا ب هرحال میزان احترام ما بستگی ب کارمون هم داره مگه روزیش تو محل من شهر ب این بزرگی خوب چرا باید ب خاطر دخترت جای دیگه نمیری