من از لحطه ی به دنیا اومدنش رو پا بودم چون زردی داشت دستگاه اوردیم یککککک سره بیدار. رفته بودم خونه مادرسوهرم اونم نامردی نمیکرد هر چی غذای عجق وجق بود میپخت مامانم شهرستانه و پیره. به جز پخت و پز تمام کارا رو میکردم اعصابمم داغون شد
اگر تجربه الانو داشتم میموندم خونه خودم یه کارگر میاوردم کارای خونه رو بکنه