وااااای واااااای ،اگه شوهرم نپخته وخام بود بقران دهنم سرویس میشد ......فکر کن بقدری پشتمه ،بقدری اجازه دخالت نمیده ،بازم اینجوریه ،وای بحال اینکه شوهرم دهن بین بود یا مامانی وبچه ننه بود من رسماً به فنا رفته بودم
فکر کن شوهرم مستقیم خواهش کرد ازش این یه ماه رو در خونم رو نزن ....میبینی چراغ خاموشه یعنی خوابه ....آخه یه نفر با چه زبونی چجوری باید بگه تا طرف بفهمه ....حتی میگه چرا میخوای ببری بیمارستان خصوصی ،شوهرم گفت پولشو خودم میدم ،دخالت نکن لطفا توی اینجور مسایل
اون اوایل سر مانتو پوشیدنم میخواست دخالت کنه ،شوهرم گفت زنم خودش مراعات میکنه منم شوهرشم تاییدش میکنم ،اینجور مسایل به خودمون مربوطه
هر کی باشه میشینه سر جاش ...ولی متاسفانه تا تخت خوابمم میره ...منم نمیخوام دلشو بشکنم ...فقط سکوت میکنم ...سعی میکنم اخم و تخم نکنم تندی نکنم میگم مریضه ...ولی تنها سرگرمیش شده دخالت و اذیت کردن من .