اینا رو نمیشه روشون حساب کرد
ما یه ویلا شهرستان داریم بابام بهش رسیدگی میکرد از سال 90 خواهرم و مادرم و شوهر خواهرم داشتم میترکیدن 10 سال زیر گوش بابام از ما بد میگفتن اونم گوش نمیکرد بعد ده سال موفق شدن نزارم بابام مواظب خونمون باشه
خواهرم و مادرم بهمن ماه اومدن خواهرم به دروغ گفت بابا تمام درخت هاتونو بریده چوبهاشو داده داداش خونشو با چوبای درخت شما تزئین کرده منم باور کردم دیگه همین باعث شد دعوا بشه
الانم تو اون شهرستان به دروغ به همه میگن دخترم از دست باباش شکایت کرده یعنی من از دست بابام شکایت کردم
اینجوری میگه آبروی مارو ببره