اولش حس کردم دکتر هولاکویی ام
از اول نباید قبول میکردی بری
الانم همسرت باید بدونه با این کار فقط داره خشم و ناراحتیه شمارو از خودشو‌خانوادش زیاد میکنه
دقیقا
انقدر کش داده این مستقل شدن رو ک من الان خودم همش میترسم اگر مستقل شدم چطور زندگی کنم خدایا
نکنه نتونم
نکنه از پسش برنیام
از بس ک با هم دیگه زندگی کردیم .....
ولی میدونم ک خیلی دلم میخواد مستقل شم.اولا خیلی دعوا داشتیم سر این قضیه
ولی الان شرایط خیلی فرق میکنه
همه چیز مهیاس و اگر نریم کوتاهی در حق من شده
حالا با خوندن نظرات شوهرت متنبه شد؟
من دقیقا جای شما هستم...شما ۶ ساله ازدواج کردی من ۲۱ ساله شما ۲ تا بچه من ۴ تا....و۲۱ ساله با خانواده ی شوهر زندگی میکنم.۵ سال تو یک حیات زندگی کردیم ۱۶ ساله ساختمون درست کردیم اونا تو یک طبقه ما تو یک طبقه
بخاطر بچهام محکومم به ادامه ی زندگی...شوهرم وضع مالی خوبی داره..خونه داشتیم آرزوی زندگی کردن تو اون خونه به دلمون موند..پدر شوهرم به شوهرم یادداد خونه رو بفروش و زمین بگیر من هر چقدر دادو بیداد کردم فایده نداشت.واون کار خودشو کرد..با این همه ثروت من باید اینجا زجر بکشم
شوهر شما هم مثل شوهر من بی اراده هستش دیگران براش تصمیم میگیرن...شوهر شما هم تا آخر عمر ور دل مامانش و بهونه میاره
من خودخواهی ندیدم !! وقتی بدهی داره طبیعتا الویت بدهیه
نمیگم خواسته اسی زیاده نه ولی زمانش الان نیست همین شاید سال دیگه حل بشه
من تعجب کردم کامنت ها رو خوندم
خواسته اسی زیاد نیست اینکه استقلال میخواد یا هر چی
ولی از اونورم شوهرش میگه شرایط ندارم
هر کدوم دارن خودشونو میبینن
ولی شوهرش باید هزینه های مالی رو بده زندگی رو جم کنه پس الویت با اونه نتونه بدهیشو بده زندگیشون تحت تاثیر قرار بگیره همین اسنارتر اولین نفر صداش در میاد
میتونی و از پسش برمیای عزیزم.اصلا نگران نباش مسئولیت خونه و بچه اونقدرایی که الان دچار استرست کرده سخت نیست با برنامه ریزی به همشون میرسی و از مستقل بودنت لذت هم میبری.چون به تعویق افتاده یکم تنبل و ترسیده شدی فقط همین.بله از همون اول خودت زیادی کوتاه اومدی.کمتر زنی اگه بود قبول میکرد.الانم خودت خوب میدونی کار درست چیه.این همه درک کردی الان نوبت ایشونه از وابستگی بچگانه یا حتی زورگویی و هرچی که هست کوتاه بیاد و درکت کنه.این هم برای جفتتون بهتره هم برای بچه ها که کمترین آسیبی که بهشون میخوره چند تربیته شدنه و عدم آرامشه...جدی بگیر
خوب یه چیز دیگم هست ،شما که میگی هیچ درآمد دیگه ای نداره و ۲۵۰ تومن بدهی داره ،خوب از کجا بیاره بدهیشو بده؟شایدم واقعا بهانه نمیاره و راس میگه
اقای محترم چند سال دیگه دلت میسوزه این همه کار کردی و به موقش از خونه نو خودت لذت نبردی
خونه کلید نخورده دادی مستاجر که اون کیفشو ببره؟
پس این همه زحمتی که برا خانوادت میکشی چیه ؟
برو از داشته هات لذت ببر اقا
از خودت و زن بسازت که ۶ سال با حرف تو ساخته این خوشب دریغ نکن
اگر بد بود خب همونجوری که ۶ سال قبل زنت اومد باهات بازم برمیگردی خونه مادرت دیگه
ولی قرو ببین چه مزه ای داره استفاده از زحماتت
به نظر من بچه ننه نیست ، نمیخواد خونه مفت رو ول کنه
یه جورایی حق داره میخواد بدهیاش رو صاف کنه
ولی شما هم حق داری اگه با خانواده شوهرت مشکل نداری و راحتی ،این یه سال هم بمون
و سال دیگه برو
