آره ذاتش درسته ولی نمیدونم چی باعث شده بود اوایل ازدواج اذیتم میکرد ،شاید خلا داشت ،شاید آسیبی از خانواده شوهرش خورده بود و اون آسیب باعث میشد منو اذیت کنه و شاید دلایل دیگع
یبارم یادمه سر یه موضوع چرت و سوءتفاهم باعث شد من کلی خودزنی کنم و اون شب تا خود صبح گریه کردم ولی خب ازش گذشتم ،اون نفهمید اون شب با یه حرفش چه بر سر من اومد ولی من همون شب بخشیدمش و از خدا براش آرامش خواستم
بلاخره هممون انسانیم و همه ی ما نیمه تاریک و صفات منفی تو وجودمون داریم که بعضی شرایط باعث میشن بعضی رفتارها بکنیم و بعدش شرمنده بشیم
به عنوان مثال نمیشه گفت حتی یه قاتل یا دزد آدم مطلقاً بدی هستن ،شاید اگه ما هم تو شرایط اون قاتل یا دزد بودیم قتل یا دزدی میکردیم
واسه همین من هیچوقت ادمهارو قضاوت نمیکنیم چون بدترین آدمها هم نیمه تاریک و نیمه روشن تو روحشون دارن