اگه خوشحالت میکنه یکیشو حلاصه طور میگم ...
اول اینکه چیزایی ماورایی تو خانواده مادریم خیلی عادی شده ..و خیلی اتفاقات عجیبی که کسی باورش نمیشه افتاده واسمون ..
مامانمو داییم تعریف میکردن قدیما شمال شبا میرفتن پشت بوم تو پشه بند میخوابیدن ...
یه شب دیدن یه پرنده خیییلی بزرگ ببین میگم بزرگ یه اژدها تصور کن که سرش میگفتن شبیه ادم بوده یه همچین چیزی مدام سرشو تکون میداده اطرافو دقیق دید میزده .. داشت تو اسمون پرواز میکزد .جفتشون قسم میخورن دیدن
(هواپیما نبوده داشت بال میزد پرواز میکرد) ولی ارمم اروم پرواز میکرده 🥺🥺