شوهرم خیلی وجدان داره خیلی باهام صادقه 😭 مثلاً امشب ساعت ۸ گفت میخوام بخوابم فردا صبح شیفتم ولی ساعت۸/۵ زنگ زد گفت خیلی تشنه بود خوابم نگرفته تا نیومدم بیرون آب بخورم گفتم بهت زنگ بزنم دروغ نگفته باشم
بعد من امروز دوستم مهمونی گرفت ساعت۲ تا ۷
من نرفتم چون شوهرم دوست نداره باهاشون ارتباط داشته باشم
ولی چون دیگ نمیبینمشون ساعت ۵/۵ تا ۷ اونجا بودم
ولی به شوهرم نگفتم ی بارم زنگ زد رفتم تو اتاق گفتم خونه ام 😭😭😭
خیلی بد ذاتم خیلی ناراحتم چیکار کنم خیلی عذاب وجدان دارم