از لج مادرشوهرم بهش گفتم شوهرم دختر دوست داره

رفته بودم ان تی خداروشکر جواب سونو خوب بود فقط جفتم پایین بود جواب ازمایش هم هنوز نیومده اومد گفت رفتی سونو چطور بود گفتم سونو خوب بود گفت پس جنسیت گفتم مشخص نبود هرچی خدا بخواد سالم باشخ شکرش (حالا دکتر ب من گفت شاید دختر باشه ولی احتمال میدم مطمئن نیستم ) شوهرمم با ذوق عکس سونو رو اورد نشون داد دیدم گفت انشالله که سالمه و پسر!!!! منم بهم برخورد گفتم ما فقط سلامتی برامون مهمه اتفاقا شوهرمم دختر دوست داره دیدم باصدا بلند زد زیر خنده ازش متنفرشدم   دیدم گفت آش نذر کردم سالم باشه و پسرباشه نمیخواستمم باهاش بحث ادامه بدم چیزی نگفتم دوباره گفت تو از قیافه ات پیداس پسر میزایی  گفتم تواین دوره فرقی نداره گفت پسر من یکیه !! ب خدا قسم خواستم بهش بگم من با خمیر بازی درستش نکردم که جنسیت شو خودم براش بذارم  تو کار خداهم نمیشه دخالت کرد اگ تو میتونستی براش داداش میوردی ک تنها نباشه باز گفتم ولش کن ب نظرتون اگ جنسیت قطعی دختر شد و چیزی گفت چی بگم بهش که رابطه ام کلا قطع کنم باهاش من تو گروه خانوادگی خودمون همش از جنسیت میگفتن لفت دادم بفکر سلامتیشم بعد اینا دنبال  جنسیت هستن دارن حالمو بهم میزنن