2777
2789
عنوان

باردارا و ترسوها نیان لطفاً😱

121 بازدید | 5 پست

بچه ها من الان چند وقته وقتی شبا خوابم  می‌بره یهو از خواب می پرم نه که بلند بشم نه، تو جام چشمام باز میشه تا چشمام باز میشه یه هاله بلند سیاه مثل گرد باد از جلو چشمم رد میشه از کنار سمت راستم می‌ره بالا سرم که قشنگ چشمامو میچرخونم دنبالش بعد محو میشه قشنگ خوابه خوابم نه که بگین بیدارم

خیلی برام اتفاق افتاده 

یه بارم رفتم خونه مامانم تا خوابیدم همینجوری از خواب پریدم دیدم یه دست مثل یه هاله جسم نبود از جلوی چشمم همینجور رد شد از سمت راست رفت پشت سرم بعد غیب شد

از چی می‌تونه باشه؟

و منه ترسو که بخاطر کرم درونم اومدم 🥺

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

گوشیت دوربینشو روشن کن ببین چی نشون میده وقتی خوابی😂😂😂😂

خودم شبایی که میترسیدم این ایده میومد تو ذهنم بعد گفتم اگر واقعا یه جن بیاد و گوشیم فیلمشو ثبت کنه دیگه نمیتونم بخوابم پس انجام ندادم😂😂😂😂😂

ولی یه خاطره واقعی از یکی از آشناها دارم که جن دیده

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خانم شاغل

صحابببب | 20 ثانیه پیش
2791
2779
2792