2777
2789
عنوان

جاریم و مادر شوهرم خوشحال شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 584 بازدید | 18 پست

گوشواره همکارم گم شد توی اتاق ۱۸نفره بودیم وسالن ۵۰۰نفر ه بود چنونفر هم رفتو آمد داشتن من سرویس که میرفتم با چشمام دنبال گوشواره بودم به هرکس از هر اتاق میدیم میپرسیدم ندیدین؟همکارم هم اون اردو اولین بار میدیدم .باور میکنی فرداش خودم پیداش کردم براش از بس براش ناراحت بودم

منم طلا جدید میندازم خواهرم و زنداداشام به جز یکیشون ک ماهه( اونام بد نیستن ولی ی کم حسودن) اصلا چیزی نمیگن ولی یکی دیگه کوچیکترین چیزی بخره سریع میبیننش و هی راجع بهش حرف میزنن واقعا متعجبم،،،،یا وسیله خونه من بخرم میبینه و چیزی نمیگه ولی زنداداشم یه چیز کوچولو خریده بود خواهرم کلی از سلیقه ش تعریف کرد،،منم تبریک میگم بهشون ولی اونا ب من نمیگن😁😬

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تو چه بچه ای زود پاشدی به شوهرت گفتی 

هیچ وقت از کسی توقع نداشته باش خودت کاراتو بکن 

اگر آدمای خویی بودن کمکت میکردن مادرشوهر من که از خودم بدتر استرسیه زود کمک می‌کرد... ولی وقتی میبینی برا کسی مهم نیستی اونم برا تو مهم نباشه 

گله کردنت نشانه ضعفه 

یه بار جوون بودیم، نچسبید اونم...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز