به نظرم مادرت آدم کم حوصله و بسیار کنترل گری هست، اغلب والدین بد اخلاق همینطور هستن. و از این والدين کم نداریم. یعنی محدود هستن آدمهایی که هر دوی والدين سلامت روحی و فکری داشته باشن. از این لحاظ احساس تنهایی نکن.
منتهی اینو بدون که این رفتارهای مادرت، خیلی مخرب هست در آینده ی تو.....
خودت فکر میکنی اگر چکار کنی از رفتارهاش در امانی؟
صرفا دانشگاه رفتن باعث بهبود اوضاعه؟
من بهت میگم نه، تازه هر چی بزرگ تر بشی، اثر دخالت هاش و زورگویی هاش، و درک نکردنش بیشتر میشه.
در ضمن بهت بگم شرایط خواهرتم مثل توئه، شک نکن، منتهی تو اینطور حس میکنی که اونو بیشتر دوست داره چون اون کوچیکه...
من بهت میگم تحت نظر یه روانشناس خوب خانم باش، و سعی کن انقدر خوب درس بخونی که زود بتونی از لحاظ مالی مستقل بشی و شرایط تحصیلی خوب برای خودت جور کنی....
اینطوری میتونی به خودت کمک کنی. وگرنه تا ابد اذیت میشی و تازه تو بزرگسالی مشکلاتت فرق میکنه، حالا نمیخوام بگم ذهنت به هم بریزه.
من خودم قربانی یه پدر بسیار کنترل گر و بداخلاق هستم و مادری که عین بابای تو همراهی میکرد باهاش....
تمام استعدادم سوخت.
آرزو دارم برگردم به عقب و آنقدر درس بخونم که موقعیت های کاری و تحصیلی تاپ به دست بیارم، ولی دریغا که خیلی دیر شده