من ۲۲ سالگی ازدواج کردم از همون موقع ریختن سرم یدونه بیار
باید یدونه باشه
برای سرگرمی
منم گیر به شوهرم که یدونه میخوام الان خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که شوهرم رضایت نداد چون نه وضع مالیمون مثل الان بود نه عقلم میرسید
اونایی که با من ازدواج کردن الان ۳ تا دارن ولی همه میگن به خاطر گیرای مادرشوهر یا یکب دیگه بیار اولی تنها نباشه بچه آوردن الان واقعا احساس میکنم میتونم مسئولیت یک روح رو قبول کنم و آمادگی پذیرشش رو دارم هم من هم شوهرم هم شکر خدا شرایطمون