عزیزای من با جنبه باشین ونا محسوس مراقب شوهرتون باشین ساده و زیادی خوش خیال بودن کار خوبی نیست درتغییر رفتار ها ،رفت و آمدها حساس باشین، یه زن ساده و بیخیال حتما چوب سادگیشو میخوره ببخشین رک میگما
عزیزای من با جنبه باشین ونا محسوس مراقب شوهرتون باشین ساده و زیادی خوش خیال بودن کار خوبی نیست درتغییر رفتار ها ،رفت و آمدها حساس باشین، یه زن ساده و بیخیال حتما چوب سادگیشو میخوره ببخشین رک میگما
سلام
بچه ها خیلی خیلی خوب توضیح میدید
مرسی الهی هرچی از خدا میخواین خوا بهتون بده
بچه ها خیلی خیلی خوب توضیح میدید
مرسی الهی هرچی از خدا میخواین خوا بهتون بده
چرا هیچکی به من کمک نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کسی اینجا نیست؟
سلاممممممم خانومایه با سیاست
شوهرم همیشه تاکید داشت تا تو بهم صبحانه ندی نمیخورممممممم و واقعا نمیخورد تا اینکه مریض شد بعد به من گفت چرا بهم صبحانه نمیدی منم گفتم تو خودت دلت به حاله بدنت نمیسوزه چه طور انتظار داری من دلم به حالت بسوزه خب صبح که پا میشی صبحانه هم بخور الان یک هفته میشه که صبح پامیشه صبحانه میخوره و منم پا میشم بدرقه اش میکنم دوست ندارم اگه من نبودم از گشنگی هلاک بشه دوست دارم خودش کاراشو بکنه منم پاشم و وقتی داره میره بگم خداحافظ و بدرقه اش کنم.
شوهرم همیشه تاکید داشت تا تو بهم صبحانه ندی نمیخورممممممم و واقعا نمیخورد تا اینکه مریض شد بعد به من گفت چرا بهم صبحانه نمیدی منم گفتم تو خودت دلت به حاله بدنت نمیسوزه چه طور انتظار داری من دلم به حالت بسوزه خب صبح که پا میشی صبحانه هم بخور الان یک هفته میشه که صبح پامیشه صبحانه میخوره و منم پا میشم بدرقه اش میکنم دوست ندارم اگه من نبودم از گشنگی هلاک بشه دوست دارم خودش کاراشو بکنه منم پاشم و وقتی داره میره بگم خداحافظ و بدرقه اش کنم.
سولماز عزیزم منم بچه کوچیک دارمو خونه نشینم اما بازم به خودم میرسممممم نه واسه اینکه شوهرم تعریف کنه واسه اینکه خودم احساسه خوبی داشته باشم تو خودت میدونی مشکل کجاست اعتماد به نفست اومده پایین ه دنباله اینی که نگاهه شوهرت بهت باشه و تایید کنه تورو اما اگه نگاهه شوهرتو میخوای دقیقا باید عکسش عمل کنی یعنی به خودت برسی اما اصلا اصلا چشمت دنباله نگاه شوهرت نباشه و اصلا با حرف زدنو اینا نخوای جلبه توجه کنی فقط به خودت برس و خودتو مشغوله کارای دیگه کن اون خودش میاد طرفت هر چی ازش دوری کنی درون نزدیک تر میشه دوری به حالت قهر نه ها به حالت ناز و شلوغ بودنه سر یعنی درحالیکه کلی به خودت رسیدی خودتو مشغوله کارایه خونه کنی و اصلا انگار وقته کارایی عشقولانه نداری اون وقت شوهرت ناخوداگاه جذبت میشه .
نیلوفر جون یکی از دوستای من دقیقا همین مشکل شما رو داره.شما بی تفاوت نباش صبر کن و حوصله به خرج بده، میتونم چند تا حدس بزنم،امکان داره یه شکست بزرگ عشقی داشته باشه ،یا عزیزم اگه ناراحت نمیشی بگم از انتخابش ناراحته و ناراضی. وحدث آخر بعضی افراد درونگرا و هستند وتنهایی رو ترجیح میدند این افراد تو ابراز محبت مشکل دارند اما از صمیم قلب دوستتون دارند با اطرافیان رابطه گرمی ندارند و مرموز به نظر میاند،نیلوفر جون خودتو زیبایی هات استعداداتو نشونش بده ، زن شلوغی باش با اینکه دیدی نگاه نمی کنه گوش نمیده تو کوتاه نیا بگو بگو بخند و شوخی کن و برقص...باید کاری کنی ببینه همسرش نمونه اس ،محبت یادت نره ... بلاخره به مرور زمان نمیتونه بدون تو بمونه تمرین کن ،راستی ازش بخواه مثلا نوازشت کنه تأکید کن باعث آرامشت میشه ،شبا محکم بغلش کن هر چند بهت پشت کرد.اس ام اس و نامه های عاشقونه،خلاصه یخشو آب کن ،
ازنیلوفر جون عذر میخوام خطابم سولماز عزیز بود تو تایپیک بالا
منصوره جون لازم به دعوت نیست خوش اومدی
نمیدونم گفتم یا نه ؟! به هر حال تکرارش خالی از لطف نیست...مراقب شوهراتون باشید... به صورت نا محسوس وپنهانی ریز ریز رفتارش رو زیر نظر داشته باشید.کنجکاو عمل کنید، اعتماد بیش از حد عاقبت خوبی نداره،از روی مسایل و موردای شوهرتون ساده نگذرید بدون اینکه جنجال به پا کنید منطقی ، با جنبه و عاقلانه پیش بروید. دوستای من ما زنان با استفاده از هوش و پرستیژهای زنانه مون باید مقتدر و با عرضه شوهرداری کنیم.شل و وارفته نباشیم تو روزمرگی ها غرق نشیم از اهداف و آرزوهامون فاصله نگیریم اعتقادات،هویت،خانواده مونو به پای عشقمون نریزیم،گاهی لجبازی و یکدندگی لازمه...بزنین لایکو...پشت تونم.<< چشمک >>
اما لطفا غر نزنین. الکی جنجال به پانکنین.وقت دعوا پنبه تو گوشتون کنید...میگم چه طور این بار شوهرتون دعوا کرد آروم برین یه آب تگرگی بیارین با یه لبخند ملیح بخواین آب بخوره فکر کنم از هزارتا بد و بیراه گفتن بدتره ، فکرشو میکنم خندم میگیره قیافه هاشون دیدن داره...امتحانش ضرری نداره
سلااااااااااااااام اخ جون بحث سیاست
ممنون از گرد اورنده های این بحث
من که بی سیاست ترین ادم روی زمینم
تا اینجاشم خیلی ضرر کردم
ممنون از گرد اورنده های این بحث
من که بی سیاست ترین ادم روی زمینم
تا اینجاشم خیلی ضرر کردم
سلام به همه دوست جونااااااااااااااااااااااا
*لطف بی اندازه > انتظار بی اندازه
*آدم پرتذکر>کم تاثیر -پس غر نزنید
*توی تماس تلفنی با شوهرتون همیشه در هر حالی تاکید دارم همیشه زودتر از اون بگین خداحافظ یا کاری نداری خداحافظ یا *خوش باشی خدا حافظ
* من دوس دارم در مورد س.. و سیاستای مخصوصاون هم حرف بزنیم اما احساس میکنم امکان ترکوندن تایپیک وجود داره و مسایل دیگه . پس در این مورد ارجاع میدم به کتاب آنچه زنان باید در مورد مردان بدانند از باربارا دی آنجلس قسمت سرد کننده های جنسی را بشناسیم و قسمت س دهانی. این قسمتا رو به همراه همسرتون بخونین واقعا موثره بیشتر از هر سیاستی
*لطف بی اندازه > انتظار بی اندازه
*آدم پرتذکر>کم تاثیر -پس غر نزنید
*توی تماس تلفنی با شوهرتون همیشه در هر حالی تاکید دارم همیشه زودتر از اون بگین خداحافظ یا کاری نداری خداحافظ یا *خوش باشی خدا حافظ
* من دوس دارم در مورد س.. و سیاستای مخصوصاون هم حرف بزنیم اما احساس میکنم امکان ترکوندن تایپیک وجود داره و مسایل دیگه . پس در این مورد ارجاع میدم به کتاب آنچه زنان باید در مورد مردان بدانند از باربارا دی آنجلس قسمت سرد کننده های جنسی را بشناسیم و قسمت س دهانی. این قسمتا رو به همراه همسرتون بخونین واقعا موثره بیشتر از هر سیاستی
اصلا هیچ زنی نمیتونه توی جنگ با خانواده شوشو از راه پشت اونا حرف زدن یا توقع از شوهر که اونو به خانوادش ترجیح بده راه به جایی ببره
پس چیکار کنیم؟
در زمان مناسب یعنی زمانی که توش تنش نیست ( توی رختخواب نه لطفا ) بهش تاکید میکنم من خواهرتو (مثال ) دوس دارم مث خواهر خودمه میبخشمش اما اگه خواهر خودم هم بود جوری رفتار میکردم که دیگه احتراممو نگه داره
عزیزم من نمیخوام بهش بی احترامی کنم اما .. به نظرت جوابشو یه جوری بدم که حرفی نمونه؟؟؟؟؟
تربچه جون با همین مقدمه جدی با شوهرت صحبت کن و بگو با همه احترامی که برای خانوادش قایلی حتی اگه مامان خودت هم باشه حاظر نیستی با خانواده ات یا خانواده اون یه جا زندگی کنی
عزیزم آروم آروم دیگه تو یهو نمیتونی انتظار داشته باشی همسرت خانوادشو ترک کنه
پس چیکار کنیم؟
در زمان مناسب یعنی زمانی که توش تنش نیست ( توی رختخواب نه لطفا ) بهش تاکید میکنم من خواهرتو (مثال ) دوس دارم مث خواهر خودمه میبخشمش اما اگه خواهر خودم هم بود جوری رفتار میکردم که دیگه احتراممو نگه داره
عزیزم من نمیخوام بهش بی احترامی کنم اما .. به نظرت جوابشو یه جوری بدم که حرفی نمونه؟؟؟؟؟
تربچه جون با همین مقدمه جدی با شوهرت صحبت کن و بگو با همه احترامی که برای خانوادش قایلی حتی اگه مامان خودت هم باشه حاظر نیستی با خانواده ات یا خانواده اون یه جا زندگی کنی
عزیزم آروم آروم دیگه تو یهو نمیتونی انتظار داشته باشی همسرت خانوادشو ترک کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز