2777
2789
سلام خانم ها ... مدتی مهمان نا خوانده شما هستم و از مطالب استفاده می کنم .... خیلی مفید هستن .. خیلی هاشونو اجرا کردم و جواب داده ... فقط چطور میشه تایپیک رو گم نکنم ....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زیبای من .. دوستت دارم .. در تو نور خدا را می بینم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



لبخند ژوکوند مونولیزا رو همه شما دیدین زنی با چهره عبوس ولی متبسم...متأسفانه زنان ما اینگونه اند بر خلاف میلشون به کارهایی تن میدن که از اونها زنی مضطرب و نگران و خسته میسازه .برای اینکه طرد نشن ،نادیده گرفته نشن، یا به هر قیمتی همسرشون رو راضی نگه دارن ،وبرچسب های مثل زن بی عرضه زن بیخیال و... نخورند ؛کارهای سخت و گاها غیر معقول رو با لبخند پذیرا میشن و سکوت میکنند و در نهایت در درونشان استرس ،نفرت،خستگی شعله ور تر میشه...فکر کنیم ! این میتونه شامل همه ابعاد زندگیمون بشه و متأسفانه هست و باعث شکست زنان شده.زن فرودست! زن ضعیف! با صلابت حرف بزنیم زندگی زناشویی این نیست از تمایلات خوشیها تفریحات وآرزوهای قلبی بگذریم و اونو فدای کس دیگه کنیم. چرا که زن دلخواه بیچون و چرای همسر باشیم...کارها رو تقسیم کنید.به خواسته هاتون وجودتون احترام بذارید ،فکر اینکه زن بدی خواهید بود اگر مانع بعضی از اعمال همسر که براتون ناخوشایند بشین رو دور بریزین...کمی هم برای خودمان زندگی کنیم .
پردیس جون حرفات کاملا درسته ولی تو جامعه ما جایی نداره زنها مجبورن از خیلی چیزا بگذرن تا بتونن زندگی کنن میدونید چرا؟؟چون اگه یه زن بخواد احترام قدرتش و حفظ کنه مساوی با طلاق توی این مملکتم یه زن مطلقه هیچ پشت و پناهی نداره اگه به همین مردم یه خورده بخندی حق زندگی و نفس کشیدنم از زنای مطلقه میگیرن!!!!پس یعنی زن فقط باید بسوزه بسازه خود من تا میخوام از حقم دفاع کنم میگه بیا بریم طلاقت بدم تو زن زندگی نیستی حتی نمیتونم از دلمشغولیام بهش بگم چون میشم یه زن غرغرو همیشه باید در همه شرایط خوب باشم تا بتونم خوب زندگی کنم!!
مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...
نازان گلم کاملا بهت حق می دم . سرگذشتت رو تو تایپک ایسا جون خوندم . من خیلی وقته دارم با ایسا جون همدردری می کنم ولی عزیزم تغییراتی که در خودمون صورت می دیم باید تدریجی و اروم باشن طوری که شوشو متوجه نشه که ما چقدر تغییر کردیم و اونم مجبور کردیم همراه ما تغییر کنه . من خودم از 2 سال پیش تا الان به مرور خیلی تغییرات در خودم ایجاد کردم و شوشو رو مجبور کردم همراهم تغییر کنه و کلی پروژه های دیگه هم دارم . هیچ وقت انتظار نداشته باش شوهرت همه خواسته هات رو یه شبه بپذیره . الویت ها رو مشخص کن و تدریجی جلو برو . مطمئن باش همه چیز درست میشه.
من انقدر اعنماد به نفسم توسط شوهرم تحلیل رفته که فکر میکنم بدترین آدم دنیام که هیچکس نمیتونه باهام کنار بیاد خانوادش بهم بی احترامی میکنن میگه ببین خودت چکار کردی آخه من چطور با یه همچین آدمی میتونم تغییر کنم همه جور حقی و ازم گرفته راه میره میگه تو خیلی بی سیاستی زنای مردم فلان کارو میکنن زندگی خواهراش شده الگو به خدا اگه من یدونه از کارای خواهراشو کنم سه طلاقم میکنه من از نظر محبت هیچی واسش کم نمیزارم ولی وقتی از یه چیزی ناراحت باشم فقط زمانی میتونم آرامش داشته باشم که شوهرم باهام خوب باشه و بهم آرامش بده اونم میگه به شرطی من باهات خوبم که خانوادم تو سرتم زدن بیای بری(البته منظورش اینه چون میگه تحت هر شرایطی باید بیای خونه مادرم انقدر تعصب رو خانوادش داشته که ازشون متنفر شدم)همیشه انتظار داره من خوب وآروم باشم هزار بار بهش گفتم من نزدیک پریودم عصبی میشم پیشاپیش اگه چیزی بهت گفتم منو ببخش بدون از ته دلم نیست بعد وقتی موقعش میشه میگه فدای سرم هرچیت که هست نباید اعصاب منو خورد کنه؟
من چه جوری احساس قدرت کنم مجبورم هی چشم چشم کنم تا کارم به طلا نکشه چون پارسال 6 ماه تو شرایط طلاق بودم واقعا داغون شدم واسه همین وحشت دارم پس این سیاستایی که پردیس جون گفت با اینکه اعتماد به نفس آدمو تا یه حدودی میبره بالا ولی به جرات میگم شاید واسه 30%از زنای ایران کاربرد داشته باشه
مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...
نازان جون من احساس میکنم شما اول از همه باید روی خودت کار کنی و اعتماد به نفستو بدست بیاری
با سکوت کردن در کنار همسرت اجازه بده همسرت شزوع کننده صحبتها باشه ...وقتی با هاش حرف میزنی محکم حرف بزن
صدات کمی بلندتر از قبل باشه ...کاراشو انجام بده غذاشو به موقع حاضر کن حتی چیزایی که شوهرت دوست داره بپز
سر سفره سبزی بزار خیلی خوبه مرد به سفره خونه علاقه پیدا میکنه
عزیزم من خودم قبلا یه همچین مشکلی داشتم اما با انجام چند تا دستور کوچک و گذشتن زمان حل شد مثلا همش با همسرم در حال جنگ بودم یعنی هردومون مخالف نظرای اون یکی بودیم این سمه بعد من شروع کردم به چشم گفتن
نتیجش واقعا عجیب بود دیگه بحثمون نمیشد حتی کارا بیشتر بر وفق مرادم پیش میره
عزیزم وقتی میبینی اینقدر رو خانوادش حساسه اصلا نمیتونی با بحث و جدل رامش کنی بلکه شما باید بری و بیای و هی کم کم با بهانههای درست و حسابی رفتو آمدتو کم کنی
اصلا و ابدا بد خانوادشو پیشش نگو بلکه حتی گاهی خوبشونو هم بگو البته نه در حد افراط
بعد هم وقتی خونشون میری خیلی سنگین باش همش رسمی برو حتی اونجه برای خودتون مثلا برای خواب بدازظهر اتاق جدا داشته باش
گاهی اگه کسی بهت حرفی زد سعی کن اولا جلوی شوهرت جواب نده اما جوابو حتما بده اگر هم جلوش جواب دادی همونجا بحثو تموم کن بعد کهئخونه اومدی بهش بگو که خواهرت مث خواهر خودمه دوسش دارم اگه خواهر خودم هم بود بدتر جواب میدادم
عزیزم سعی کن خانواده شوهرتو درک کنی و اگه تونستی واقعا دوسشون داشته باش

میدونم خودت استادی ....باور کن دوست نداشتم اینا رو بگم نمیدونم شاید برای همه کلیت نداره اما دونستنش خوبه و عزیزم هرکی پیش مشاور بره مشکل از اون حتما نیست بلکه اولا آدم سبک میشه در ثانی بلاخره مشاوران درسشو خوندن و با مسایل اینجوری بیشتر درگیر بودن
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
بچه ها

من از پریشب دارم مثل یه ناظر ِ غریبه از بیرون به خونه م و خودم نگاه می کنم و متوجه شدم نه برای جلب توجه همسر که برای احترام به خودم لازمه تغییراتی لحاظ کنم.
آب را گل آلود می کنند ، تا عمیق به نظر رسد. نیچه
مرسی مامان �ارسا ج.ن اتفاقا سیاستهای خوبی و یادم دادین ولی یه مشکلی که الان وجود داره اینه که من هنوز خونه خودم نرفتم و یکی دیگه از مشکلاتم اینه شوهرم تا یه مشکل �یش میاد سریع میگه بریم طلاق بگیریم واسه همین هربار سعی میکنم سیاست �یشه کنم همین که اسم طلاق و میاره تمام انگیزمو از دست میدم
بازم مرسی که از تجربیات خوب زندگیتون برام گفتین
مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...
یعنی هنوز مثلا تو دوران عقدیم به خاطر همین دستم واسه سیاست داشتن بستس مامانشم فوقالعاده سیاست داره انقدر قشنگ حرفاشو به کرسی میشونه و احساسات شوهرمو تحریک میکنه و خوبم داره نتیجه میگیره خدا لعنتشون کنه
مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز