چجوری خبر فوت پدرتون‌بهتون‌دادن🖤🖤🖤

من ۹ سالم بود

منم همش شوکه بودم نه چیز میخوردم نه حرف میزدم نه گریه می کردم

داییم اومد خبر داد .. هعی چقد سخت و وحشتناک بود ..

من خودم کنارش بودم و دیدم‌ک فوت شد🥺💔

پدرم جلوی چشمم فوت شد وقتی دیدم پاش شل شد فهمیدم جون از پاهاش رفته توی سینش

شب قبلش واسه خودش لباس نو خریده بود هنوز آویزون بود به جالباسی

تو خونه ی خودم بود 

صبح پاشدم دیدم سر جانمازش به پهلو دراز کشیده 

تکونش دادم دیدم مرده 

اشکام سرازیر شد..

از کامنت ها

روحش شاد خدا صبرت بده🖤

مناسفم درک میکنم خیلی سخته  خدا رحمتشون کنه منم این روزا رو تجربه کردم با این تفاوت بابا من مشکلی نداشت بیمار نبود یه شب خوابید و فرداش ک بیدارش کردم بیدار نشد 💔💔خودم بالاسرش بودم خودم دستاشو گرفتم چرا بیدار نمیشه صداش زدم 💔

بابای منو با آسانسور آوردن پایین تو کیف مشکی گذاشته بودنش ...سریع بلند شدم رفتم به پرستار گفتم بذار ببینمش گفت مامانتو صدا نکن اون خیلی دادوبیداد میکنه .‌..زیپ رو باز کردم آروم کنارش گریه کردم 

خدا همه رفتگان رو بیامرز

من بابام۶۲سالشه ازپارسال بخاطر شکستی که خوردم هرشب کنارم میخوابه

تصورشم وحشتناکه

اگر طوریش بشه منم میمیرم

چون بابام بامن بیدارمیشه میخوابه غذامیخوره خرید تفریخ بیرون مهمونی همش بامنه 

۸سالم بود بچه مدرسه ایی بودم صبح خواب بودم ظهرانه بودم 

بابا سفر کاری بود تلفن نداشتیم شماره تلفن همسایه دادیم برا ارتباط برقرار کردن بعد همسایه اومد گفت با شما کار دارن آقا سید ظاهرا سکته کرده بعدم که فهمیدیم سکته قلبی کردن و الباقی قصه .......

منی ک 8ساله زندن و ندارمشون چی بگم؟؟خدارحمت کنه پدرتو مادرتو حفظ کنه....

بابام ۱۸ روز توی،کما بود 

ما خواب بودیم 

پسردایی احمقم ساعت چهار صبح زنگ زد خونمون 

مامانم گوشی رو برداشت 

دید خوابیم گفت حال و احوال میخواستم کنم 

من شککردم زنگ زدم بیمارستان 

گفتم اقای فلانی حالش چطوره 

پرستاره گفت اقای فلانی مرحوم شدن 

انقدر احمق بیشعور بود پسر داییم 

نکنه داییم اینا گفته بودن صبح بشه بریم اینا صبحونه بخورن اروم اروم بگیم 

این برداشته گوشی رو زنگ زده مردک ۵۰ سالش بود اون موقع عقل نداره چه جور خبر،بدن 

چرا خودکشی کرد؟

روح همه ی بابا هایی که اینجا بچه هاشون یادشون کردن شاد باشه