2777
2789
عنوان

مادرشوهرم بهم گفت...💔

| مشاهده متن کامل بحث + 4575 بازدید | 109 پست
نه من ۳ ماهه عقدم

عزیزم همون تو سفره انداختن و جمع کردن کمک کن کار دیگه ای گفتند بگو من تو خونمونم این کارا را نمیکنم

هرجای دنیایی دلم اونجاست. من کعبه مو دور تو میسازم. من پشت کردم به همه دنیا. تا رو به تو سجاده بندازم❤️  ❤️

اول که سعی کن دیر به دیر بری.بعدشم،برات مهم نباشه دلت نسوزه دختر خودش چرا دلش برا مادرش نمیسوزه کمکش بده؟صبحا وقتی صبحانه خوردن و جمع کردن پاشو  که فقط خودت مونده باشی.گاهی خودتو بع مریضی بزن به خ‌واب بزن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اون خانم تا همیشه مادر شوهر شما هست ،آدم‌ها ب هم نیاز دارن ،فک نکن قطع رابطه خیلی خوبه،خانواده پشت و ...

 بقیه حرفاتونو بزارم کنار 

از کجا با اطمینان میگید من خونه دارم

من دانشجو ترم ۶ معلمی هستم

خونه دار نیستم والا


بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡
اصلااااا به شوهرت نگو تازه اول راهی باتفاقا بچسب به شوهرت .جوری که قشنگ جذبت بشهمردا به خانوادشون حس ...

دآری بهش یاد میدی تو سری خوررباشه 

اصلا لازم نیست مشخصه مادرش تنش میخاره باید حالا که اول ازدواجشونه بشونتش سر جاش 

از کجا معلوم بعد از ی مدت شوهره بدتر از مادرشوهرم نشه اگه از حالا هیچی نگه شوهره هم از مادره بدتر میکنه 

منم مثل تو بودمدیدم اصلا اینا شعور ندارنخوبی میکنی پر روتر میشنفکر میکردن خودشون خوبن و تازه سرمن ...


در ضمن به هیچ عنوان قطع رابطه نیستیم

هفته ای یکبار دیدنشون میریم  سرزده بدون شام یا نهار  بدون پذیرایی خاصی 

اصلا مادر و بچه رو از هم دور نمیکنم  ولی خودم کلا دیر به دیر میرم  

اون خانم تا همیشه مادر شوهر شما هست ،آدم‌ها ب هم نیاز دارن ،فک نکن قطع رابطه خیلی خوبه،خانواده پشت و ...

به نظر آدم با سوادی هستین؟

شما به من بگین اجباره مامان صدا زدن به مادرشوهر؟؟؟

اگه صدا نزای بی احترامی حساب میشه؟

مادرشوهری که هیچ کاری برام نکرده حتی برای پسرش نکرده فقط زخم زبون زده بهم و پشت سرم حرف زده 

حتی شوهرمم خسته شده و همش میگه‌من شرمنده ام 

من بهشون تو‌حرف زدن تا حالا تو نگفتم همش میگم شما 

اما انگار جونمو بگیرن که اونو هم تراز با مامان خودم صدا کنم 

شوهرمم بهم میگه تو مجبور نیستی اصلا

ولی کلی حرف بهم زد که تو بی تربیت هستی و مامان صدام نمیزنی

ی بار مادرهمسرم تو عقد اومدن خونه پدرم ی مناسبت بود. بعد همسر من چایی و میوه میزاشت جلو نهمونا😁😁😁

بعد چن روز رفتم خونشون مادرشوهرم گفت خبلی زشته نرد غرورش بزاره زیر پا دولا راس شه جلو یکی. ما هیج وقت مرداجون جلو مهمون پا نمیشن. امامن تو خونشون یادمه هنوز پاگشا نشده بودم زشت بود هنوز ماگشا نشده برم خونشون. اما رفتم برا خونه تکونی عید. 🤣🤣🤣 فکر کن سع ماه عقد بودم ۶ ماه نامزدی ی بار رنگ خونشون ندیده بودم چون پا گشا نشده بودم. اما برا  کار خونه  و نوکریشون تمام زشتیا رفت کنار. 

برای کسانی که دوستشان داری نوری باش🌱
رو نده به مادرشوهرت نترس هیج غلطی نمیتونه بکنه از الان که سه ماهه هنوز عقدی حرف خودتو به کرسی بشون و ...

خب فک کن با این آقا تمام کرد بعدی و بعدی و بعدی یعنی میگی بی ایراد میشن !!!

یکی از مادر شوهر 

یکی از پدر شوهر

یکی برادر شوهر 

یکی خواهر شوهر 

یکی جاری 

و بالعکس !!

توی جامعه هم همینطوره همسایه بد داریم،همکار بد داریم ،هم کلاس بد،کارمند بد ،دانش آموز بد ،معلم بد .....باید یاد بگیره هر کجا چطوری تصمیم بگیره و رفتار کنه،یعنی چی مادرش نمیتونه غلطی بکنه !!! استارتر جوان هست و خام بهتره دعوت به آرامش و به خصوص صبوری بشه ،خود به خود فاصله ایجاد میشه حالا با ورود جاری جدید ،یا ازدواج خواهر شوهر ،بچه دار شدن استارتر و خیلی مسائل دیگه ....‌

منم مثل تو بودمدیدم اصلا اینا شعور ندارنخوبی میکنی پر روتر میشنفکر میکردن خودشون خوبن و تازه سرمن ...

منم دیدم ااا اینا چرا انقدر قدرنشناسن . کل فامیلشون دارن میگن پرستو  علنی ب مادرشوهرم میگن چشم بازارو کور کردی با عروس اوردنت توشون فقط پرستو...برادرشوهرام دایم درحال. گله کردن از زناشون شوهر من چ پشت چ جلوم تعریف میکرد، بعد مادرشوهرم جای کیف کردن جای خوشحال بودن هی واسه من قیافه میگرف کارای منو ندید میگرف هی میگف اون دوتا چرا مثل این نیستن.  منم بااینکه نزدیکیم میبینی ماهی یکبار دوسه ماه یکبار میرم دیگه.‌

parasoo1989@
دآری بهش یاد میدی تو سری خوررباشه اصلا لازم نیست مشخصه مادرش تنش میخاره باید حالا که اول ازدواجشونه ...

نه این تو سری خور بودت نیست .شوهرش که اذیتش نمیکنه که کوتاه بیاد .الانم مادرش کار خیلی عجیبی نکرده که این زود بره انتقال بده اول کاری جنگ شروع بشه.هنوز ۳ ماهه تازه عقد کرده

باید بزاره جلوتر بره احترامو نگه داره ببینه چی پیش میاد اصلا چطور آدمی هست .زود تصمیم گرفتن اونم نسبت به خانواده همسر خیلی اشتباهه.نگفتم دستشو ببوس که .گفتم خبر چینی نکن فعلا زوده واسه این رفتار

باید یاد بگیره همیشه اگه حتی بی ادبی دید همونجا محترمانه از خودش دفاع کنه .نباید ببره واسه شوهر

مردا حوصله حاشیه ندارن کم کم از چشمش میفته

وقتی یه رفتاری کنه شوهرش مثل کوه پشتش باشه خیلی بهتره تا جواب بده و جنگ کنه

شوهرآدم که پشتش باشه انگار دنیا پشتشه

واسه ایشون که خیلییی زوده سریع بره پله آخر و دنبال حرف و حاشیه و بحث 

سلامبزار از تجربم بگم بهت عزیزم.من نامزد ک شدم انصافا مادرشوهرم نزاشت دست ب سیاه سفید بزنم و بعد مدت ...

دیگه ام نرفتم کمکش

بعد چند ساال زندگی میبینم خودش همه کارای دختراشو انجام میدا همه کارای شخصیشونو از خرید گرفته تا شستن پتو و فرش و سبزی قورمع و کوکو و اشو سوپو ترشی و خیارشور و مربا و ......همه کاراشونو نیندازن دوش مادرشوهرم.یدونه بچه دارن اونو نمیتونن بزرگ کنن حتی خواهرشوهرم ک بجه دار شد مادرشوهرم دوسال اسیر بود میرفت تمیز میکرد خونشو هنوزم ک هنوز محتاج مادرشونن و دلشون براش نمیسوزع که تو ۵۵سالگی انقد شکسته وپیر شده هفتع اب دوبار میان خونش شام و ناهار و فقط دوتا ظرف میشورن و میریزنو میپاشنو میرن

نمیدونم چرا اون موقع من نادون شدم فقط🙄🙄🙄

بازم دلم گاهی براش میسوزع اما میبینم تا یکم بهش رو میدم میخواد که منم همراهش کلفتی دختراشو کنم

منم کاملا خودمو کشیدم کنار و گفتم تو بمونو دخترات حالا یا اونا کمکت کنن یا تو کمکشون کن هرجور ک صلاحتونه

خواستم بگم که مادرشوهر منکه خوب بود شد این

مادرشوهر تو چی میخواد بشه

به شوهرت بگو مامانم اجازه نمیده  تو نامزدی بمونم خونتون

رسمام ک خودش سرکار میره تو میمونیو مادرشوهرت.بگو اون بیاد تو رو ببینه.خودتو دست بالا بگیر خیلیییی کم برو خونه مادرشوهرت ک زیاد قاطیش نشو،من گول خوبیاشو خوردم اومدم طبقه بالاسون خونه ساختم الانم نه میشه گفت راضی ام نه نیشه گفت ناراضی ام

من باید خوب میشدم،روانشناس روانی شد🖤
2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   khatounmf  |  3 ساعت پیش
توسط   sisijoonm  |  1 ساعت پیش