من دخترم خیلی زود طوریکه حتی ی بارم اشتباه نگفت و همه براشون عجیب بود فک کنم 2تا 3 سال قشنگ عمه دایی اینارو میگفت و نسبتارو کاملا بلد بود چون زود هم شروع به صحبت کرد ولی خوب نسبتارو واقعا حتی توسن کم هم درست گفت
من پسر بزرگم خیلی زود تشخیص داد ولی این نه، ب قول دوستمون زمان پسر بزرگم با اونا در ارتباط بودیم ولی زمان کوچیکه ارتباطا قطع شد
ولی با اذیت و فکرای منفی فقط خودتون رو نابود و افسردگی رو به خودت نزدیکتر می‌کنی..من یک راه حل دارم برای خودم همیشه جواب میده..اینکه جاهایی به خنگولک بازی بچه هام میرسم سریع سلامت بچه میاد در ذهنم اینکه خدا رو شکر که خدا تن سالم بهش داده.خدا رو شکر بچه منم مدرسه می‌ره.خدا روشکر بابت کارهای دیگه.ای وای اگر یک بچه اوتیسم و عقب‌مانده داشتم بدبخت بودم زندگیم به فنا بود..اگر بچم یک قطعه کوچیک بدنش مثلا حتی یک بند انگشت سالم نبود چکار میخواستم بکنم و چقدر فکرای بدتر تو ذهنم می‌گذشت اینکه دیگه یه ذره ضریب هوشیه بالا و پایینه که به مرور زمان درست میشه
ببین این تصویر که فرستادم بدبخت داره دق سلامت بچشو میخوره ..این فکرش کجا و شما فکرت کجا .شما دنبال عمو خاله بازی ای ایشون مشکوک به سلامت و داره نابود میشه ..خودت قضاوت کن کدام بهتره
عزیزم خدا کمکش کنه...
اره واقعا ادم گاهی نعمتای زندگیشو نمیبینه...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز