دقیقا با نگاه اول....
اون منو از قبل زیر نظر داشت ولی من ندیده بودمش خیلی اصرار داشت ببینمش ولی چون کم‌سن بودم کلا گفتم برو... دوسال رفت سربازی اومد انقد اصرار که تو فقط یبار منو ببین بالاخره قبول کردم و همین که دیدمش انگار قلبم نزد ،چندثانیه ماتش شدم و از فرداش شدم یه آدم دیگه
دارم تحربه خودمو میگم عزیزم منم دخترم منم اعتراف کردم حتی اومنم گفت بت حس خوبی دارم و میخوام بت علاقه مند بشم ...
اماااا با این وجود بازم اشتباهه ب خداااا
اصلا نمیدونم چطوری بگم برات ولی انگاری خدا این کارو واسه پسرا گذاشته چ خاستگاری چ پیشنهاد ....
هر کاری دوس داری بکن و امیدوارم نتیجشم مثبت باشه
اما ب نظر من تو یه کاری بکن حتی ب زورم باشه اون بیاد پیشنهاد بده
اولینش اون باشه
ب خدا اگه بعضی کارا بکنی بعضی حرفا بزنی اگه دثست داشته باشه یک درصد بت پیشنهاد میده مطمن باش ...
اولینش اون باشه بعدش تو روزی صد بار ابراز کن
ببین عزیزم من نمی دونم تو چه شرایطی هستی
ولی من گفتم و نه شنیدم و جلوی خودم دوست دخترشم بغل کرد ولی راضی ام از کاری که کردم .
من یه دختر اروم و مغرور و خجالتی ام و جوری نیست که بگم من کاری کردم که مدیون دلم نشم ولی راًی ام از گفتنم چون احساسم رو سرکوب نکردم.
این کار رو هم به پیشنهاد اراپیستم کردم چون میگفت داری سر خورده نیشی چون هنش احساست دو سرکوب می کنی .
ماهیت احساس هم توجه و حس کردنه و نه سرکوب و پنهان .
ولی لین با توجه به موقعیت من بود و هر کس در شرایط خودش باید رفتار متناسب نشون بده. خیلی ها از کاری که کردن خیلی پشیمون و شرمنده هستن .
پس بهتره خودت شرایط رو بسیجی و اگر خیلی اذیت هستی با به تراپیست مشورت بگیری.
در نهایت هم برات بهترین هارو ارزو می کنم ❤❤❤❤
یادم نیست دقیقا اولین بار کی بود اماا از ی جایی به بعد فهمیدم چقدر ازش خوشم اومده چقدر دلم میخواد بیاد تو زندگیم
کل هفته رو به امید دیدنش سپری میکنم
وقتی میرم بیرون همش چشمم این ور و اون وره که ببینم هست یا نه
دلم میخواد تا میتونمممم نگاهش کنمم
خلااصه بگم مثل چی دلم پیشش گیره اما هیچی ازش نمیدونم
نمیدونم رل داره یا نه کسی رو دوست داره یا نه
سرانجامش به کجا ختم میشه؟ به بیخیال شدن من؟🥲
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز