ما یه مهمونی خیلی مهم دعوت بودیم سی نفر آدم از قوم الظالمین سرسفره بودن وسط غذا خوردن در اوج‌سکوت دختر هفده ماهم با صدای بسیار بلند که اصلا هم به سنش نمیخورد باد معده رها کرد باعرض معذرت.همه سرها یهو اومد بالا و با تعجب به من که کنار دخترم نشسته بودم نگاه کردند....
هیچی دیگه...هیچوق یادم نمیره.
.از خجالت میخاستم بمیرم
تو مهمونی میوه آوردن خرمالو هم بود،پسرم داد زد مامان من گوجه نمیخورم
مثل بچه های من... بابای بچه ها اعتقادش بر اینه که بهترین خوراکی ها رو تهیه کنیم براشون تا چشم و دلشون سیر بشه و یه جا رفتیم آبرومونو نبرن، اما دقیقا وقتی میریم مهمونی همچین حمله میبرن به سمت غذاها ... مخصوصا اگه کباب باشه... انقدر آخ جون آخ جون و به به و چه چه میکنن که آبرو برامون نمیمونه حتی اگه مثلا روز قبلش همون غذا رو خورده باشن....😰
😂😂😂😂
بچه ها وقتي امسال يه ميوه رو ميخورن تا سال بعد يادشون ميره
وقتي فصل يه ميوه رسيد زودتر بخريد قبل اينكه مهموني جايي بريد خونه خودتون ابهامات رفع بشه
ولي خدايي واسه سايو رو نميشه كاريش كرد اخه قورمه سبزي فصلي نيست كه بگيم از پارسال تا امسال يادش رفته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز