وقتی به امید خدا بچه ت به دنیا بیاد تغییر میکنی
من قبل بچه دار شدن میگفتم وای چطور بچه میارن و میتونن شب بی خوابی بکشن؟
چطور میتونن هر صبح بیدار بشن بچه رو مدرسه بفرستن؟
چطور میتونن مسافرت برن؟
و خیلی دلنگرانی های دیگه .....
اما متوجه شدم بچه داری سخت ترین کار شیرین دنیاست
شدم الگوی اطرافیان تو بچه داری
خیلی ها سوال هاشون رو ازم میپرسن
هر روز با عشق بچه رو راهی مدرسه میکنم
با بچه دو ماهه و هفت ماهه و.... مسافرت هم رفتم
کلا زندگی در جریان هست
هر چی رو سخت بگیری برات سخت میشه
اصلا دنیای مادرانه یک عالم عجیبه برای خودش
همه کاری میکنی بچه رو میخوابونی که یعنی استراحتی داشته باشی
یک ساعت که گذشت دوست داری بیدار بشه و ادامه بده
مادر خسته میشه انکاری درش نیست
اما با هر پیشرفت بچه ش انگار خودش جوون تر میشه
از دندون درآوردن
چهاردستو پا رفتن
حرف زدن
راه رفتن
غذا خوردن بگیییر تا پیشرفت تودرس و شخصیت و زندگی و....
همه اینا لذت بخش
با هیچ شیرینی و لذتی تو دنیا قابل قیاس نیست.