2777
2789
عنوان

یه روزی یه پسر بچه بازیگوشی بود

112 بازدید | 2 پست

یه روز که داشت از کنار جوب رد میشد چنتا بچه قورباغه دید تصمیم گرفت اونا رو برداره و بزرگ کنه 

چنتا از اونا رو از اب گرفت 

موقع گرفتن یکی از بچه قورباغه ها افتاد تو جوب و پاش زخمی شد 

تصمیم گرفت اون بچه قورباغه رو جدا نگه داره 

بچه قورباغه فکر میکرد خاصه که جدا از بقیس 

روزا میگذشت و قورباغه ها شکل میگرفتن بزرگ میشدن

یه روز  قورباغه جدا با احساس ناراحتی از خواب بیدار شد

خیلی گرم بود جوری که حس کرد داره ذوب میشه

نمیدونست چه اتفاقی افتاده 


دما ظرف خیلی وقت بود که داشت اروم اروم گرم میشد

اما دیگه دیر شده بود  قورباغه نمیتونست بپره بپره اون فلج شده بود

به نظر هیچ اجباری نبود در ظرف باز بود اما قورباغه اروم اروم ذوب میشد به جرم خطایی که نکرده  


🧚🏻‍♀️🪸🪷🪺🧞‍♂️🧘🏼‍♀️🌱👄💄👰‍♀️👠💍🦄🦋🪼🐳🪽🪴🐚🍒🍑🥝🍟🍕🍰🎂🍫🥜🎨🏝️🧸🩵🇱🇷

حس می کنم متوجه شدم ولی نفهمیدم

ما یه سریامون همون قورباغه ایم که نمیدونیم چرا برای چی مجازات میشیم

🧚🏻‍♀️🪸🪷🪺🧞‍♂️🧘🏼‍♀️🌱👄💄👰‍♀️👠💍🦄🦋🪼🐳🪽🪴🐚🍒🍑🥝🍟🍕🍰🎂🍫🥜🎨🏝️🧸🩵🇱🇷

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز