مثلا شبها میمونی ک چی
تاپیکای سلین و آیلین رو بخون اونا بی پرده روی دیگه ی این قضیه رو بهت میگن کلن پشیمون میشی
ضمنا شما الان داری حقوق دریافت میکنی
اون موقع دیگه حقوقی درکار نیست
اووووف
این ماجرا ته خوبی نداره اگرم زنش بشی مطمئن باش خانوادش یک روز خوش برات نمیذارم میگن که معلوم نیست چقدر عشوه اومدی تا زنش شدی
تا اهر عمر هم به به شوهرت میگن تو یه بی عرضه ای ک پرستار بچتو کرفتی
مطمینم بعدا هم متهم میشی که از قبل از ازدواج باهاش رابطه ج داشتی
اول از خدا بخواه نجاتت بده و توبه کن
دوم از این خونه بیا بیرون و از خدا بخواه ی کار خوب جلوت بندازه
یه روز بگه بهش مثلا ببرن با هم بچه رو پارکی جایی اونجا بگه...
حتما بگو شاید اون اختلاف سنیتون رو دلیل میبینه بهت نزدیک نشه، تو بگو شاید نزدیک شد
محجوب نیست دوست عزیز
عاشق و متعهده هنوز
با توجه به تعریف هاتون به نظرم این اقا هنوز عاشق زنشونه و همینطورم خواهد موند
مشخصه چقدر دوسش داشته و این قضیه چقدر براش سخته
اون الان فقط به بچه ای فکر میکنه که از همسرش براش مونده
به نظرم شما هم این فکر رو از سرتون بیرون کنید
چون اگر بهشون بگید یا خیلییی ناراحت میشن یا ممکنه بیرونتون کنند
به نظرم خودتون از اون خونه بیاید بیرون و فراموشش کنید
بنظر اون اصلا شمارو به عنوان مورد برای ازدواج نگاه نمیکنه
و اینجور که گفتید امادگی ازدواج هم نداره
خیلی کار چیپی هست که ابراز کنید احساستون رو وقتی هیچ واکنشی بهتون نشون نداده
به نظرم نگی بهتره چون ممکنه حتی کارت هم از دست بدی درصورتی ک اون به تو چراغ سبزی چیزی نشون داده بود ک آره منم بهت علاقه دارم اونموقع می‌تونستی اعتراف کنی بهش
به این فکر کن تو دلش عاشق یکی دیگس واقعا میتونی کنار بیای...
