این قفل کردن تاپیک بعد نظر سنجی که رای اکثریت به باز بودن تاپیک بود جالب نیست، با احترام به دوستان باید رای اکثریت مورد توجه قرار می گرفت!!!
اینکه تاپیک میره توی پر بازدید و باید قفلش کنیم چاره کار نیست اصلا!!!!
درسته تاپیک به دفعات بسته شده ولی قفل کردن هم چاره اش نیست …. چون به دفعات تکرار میشه و قرار نیست از ترس پر بازدید نشدن هی قفلش کنیم
در ثانی خیلی ها مشغله دارن فقط تعطیلات میتونن نظر بنویسن و تو بحثها شرکت کنن که این فرصت رو عملا از دست میدن
با این وجود رویا جان مسئولش هستند و ایشون در نهایت تعیین میکنند
اینها نظرات بنده بود فقط
مرسی از رویا جان و همه دوستان فعال تاپیک❤️❤️
سلام دوستان حالم خوب نیس اگه تونستید کمک کنید
بچگی سختی داشتم پدرم به شدت خسیس بود خرجی نمیداد حتی برای خرید لباس خانواده مادرم به ما کمک میکردند
یه چند سالی هم مادرم سرکار رفت
مسافرت نرفتیم و هیچ تفریحی نداشتیم خرج کردن و یاد نگرفتم حتی اگه بیرون میرفتیم تا حالا از پدرم تقاضای یه بستنی نکردم چون میگفت پول ندارم شغل و درآمد بدی نداشت ولی پولاشو قایم میکرد و خونه نمیاورد
بچه که بودم همیشه بهم میگفتن درست تموم شد باید بری سرکار تا بتونی کمک خرج باشی
17 ساله شدم یه کار مناسب و دولتی پیدا کردم و خرج مادرم و خورد و خوراک هم میدادم
ولی مشکلی که هست من هم خسیسم اطرافیان اینجور میگن خودم هم همین حس و دارم برای خودم نمیتونم خرج کنم اگه چیزی ببینم گرون نمیخرم مگه اینکه حراج باشه و لازمش داشته باشم
چند سالی ازدواج کردم یواشکی به مادرم که هیچ درامدی نداره کمک میکنم خسته شدم از بس وانمود میکنم که وقتی خونه مادرم میریم مثلا اون پول غذا و میوه رو میده حتی پول قبوض و نت و همه رو من میدم
همش یه قرون دو هزار میکنم میخوام برا خودم خرج کنم ولی واقعا لازم ندارم و وسایل گرون هم دلم نمیاد پول بدم مثلا مانتو بیشتر از 400 تومن نخریدم خیلی وقته لوازم آرایش نگرفتم میگم وقتی استفاده نمیکنم برا چی بخرم
لیزر واجبه ولی چون گرون شده دیگه یک سالی میشه نرفتم
چند باری همسرم گفت اسنپ بگیر ولی دروغ گفتم و نگرفتم
خدا رو شکر همسر دست و دلبازی دارم و از اون طرف هم خرج الکی نمیکنه چند باری هم به من تیکه انداخته بود که خسیس بازی درمیاری ولی منم توجیه میکردم اگه اینکارا نمیکردم الان خونه و ماشین نداشتیم
خانواده همسرم هم تقریبا خسیس هستن ولی با این حال چیزی ندارن مسافرت نمیرن خورد و خوراک خوبی هم ندارن
یه مشکلی هم دارم مثلا فروشگاه میرم باید حتما از هر وسیله چند تا بردارم مادرم همیشه جمع میکرد منم همینطوری هستم یعنی نمیتونم دونه ای برم مغازه بخرم
مثلا مرغ باید حداقل 10 تا رون بخرم فریزر باید پر باشه
قرار بود هفته پیش بریم بیرون اولین بار که پیک نیک دوتایی میریم من گفتم یه سری وسیله مثل زیرانداز و ... خواهرم داره بریم بگیریم تا بعدا برا خودمون بخریم همسرم قبول نکرد و بحثمون بالا گرفت خلاصه دعوا شد هر چی هم که حرف ربط به این قضیه نداشت وسط اومد
میگه تو خسیسی چرا خرج نمیکنی بقیه پشت سرت میگن جلو روت میگن چرا انقد پولکی هستی خیلی ناراحت شدم تو دلم گفتم از این به بعد غذا درست نمیکنم از بیرون بگیر همون شب تونستم ولی بعدش گفتم چه کاریه تا چند روز میتونم غذای بیرون بخورم
الانم در شرایط مالی سختی هستیم ماهی 35 میل قسط داریم و خیلی پول برامون نمیمونه من میخوام باقی مانده پولو پس انداز کنم ولی همسرم مخالف میگه کی میخای برا خودت لباس خوب بخری یا یه مسافرت بریم یا رستوران خوب
منم میگم اینها واجب نیس همه شون در حد معمول داریم مثلا کارت رستوران داریم و ماهی یه بار میریم ولی رستوران لاکچری نرفتیم البته علاقه هم ندارم احساس میکنم پول الکی خرج کردنه
من از کجا باید شروع کنم و چه جوری باید نشون بدم که برا خودم ارزش قائلم و خرج میکنم
سلام دوست عزیز
یکی از مهمترین نکته های این تاپیک رعایت تعادل هست
نه از اینور بوم بیفتیم نه ازاون ورش
ختما برا خودت خرج کن .چ کسی مهمترازخودت ؟؟خدای نکرده زمانی نرسه که دیرشده باشه و ...
اصلا یعنی چی زیرانداز ازخواهرت بگیری؟خوالرت بهترین خواهردنیا اما شوهرش چی؟شاید اون تو روی خواهرت زد.
اینو اویزه گوشت کن هیچکس مهمتر ولایقتر ازخودت نیست
سلام دوستای پولدارخوشگلم🥰 منم میخام از زندگی مادرم براتون بگم زنی دلسوز اما بی سیاست و متاسفانه بی ارج
از اول زندگی نخورده و نپوشیده و الان انگاری بلد نیس حتی جایی که واجبه خرج کنه دلش نمیاد😔 از صفر شروع کردن الان تو سن پنجاه سالگی مادرم سه تا خونه دارن،سه تا مغازه و دوتا ماشین(چون خرید و فروش ماشین بابا انجام میدن گاهی یکی هست گاهی سه تا اما میانگین دوتا ماشین تو پارکینگشون هست)
جوری پدر رو خسیس بار آوردن که برای صدتومن خرجی باید کلی حرف بزنه تا از بابام پول بگیره درصورتی که بابا برای هیچکس اینجوری نیس …
پولی هم میگیره دلش نمیاد خرج کنه جمع میکنه باز ،شاید به این خاطره بابام مقاومت میکنه تو پول دادن
لباس های خونگیش همه داغون کهنه ،گاهی تیشرتای داداشم که دیگه از رنگ و رو میفته و دیگه نمیپوشه رو مامانم میپوشه
هرچقد بهش میگم مادر من برای کی جمع میکنی دیگه بسه خوب بپوش تایید میکنه اما درعمل اصلا گوش نمیده،میرم با هزینه خودم براش دوتا تیشرت میخرم میزاره تو کشو نو
فقط وقتی من میرم تیشرت کهنه ها رو قایم میکنه نوهارو میپوشه و دوباره من برم روز از نو روزی از نو
بهش میگم عروس میاد خونت فامیل میاد میبینتت اللن همه تورو به عنوان پولدار فامیل میشناسن ولی خب فایده چندانی نداره
(البته دروغ نگم یکم بهتر شده منم شهر دیگه زندگی میکتم دورم ازشون نهایتا سالی سه بار برم یکهفنه بمونم و برگردم)
میخاد یه چیزی بخره واقعا بلد نیس چون خرید‌نکرده، یا میره جنس بنجول میخره دلش نمیاد پول زیاد بده
بابام همون اوایل ازدواجم گفت مث بعضیا(منظورش مامانم بود) شوهرتو بدعادت نکن خرج کن
بابام خودشم جوری نیس ولخرج باشه شاید سالی دوتا پیراهن شلوار بگیره اما درکل توی فامیل اینا مرتبه
خلاصه منم که توی همچین خانواده ای بزرگ شدم رنج ها کشیدم تا یکم خرج کردن و ارج دادن به خودم رو یاد گرفتم
قبلا هم براتون نوشتم یه مدت که خونه خریده بودیم عملا خرجم صفر شده بود برای همسر اما کم کم درستش کردم
الانک چون خودم درآمددارم سخته از شوهرم پول بگیرم ولی باز به خودم میگم برای تو خرج نکنه برا کی خرج کنه؟🤑
ادامه داره
منم کاملا موافقم من خودم به شخصه روزهای تعطیل میتونم تو تاپیک بنویسم یا سوال بپرسم
و اینکه رویاجون تاپیک و که قفل میکنن ممکنه براشون مشکل پیش بیاد و نتونن زود تاپیک و باز کنن
من دیروز چندبار چک کردم که تاپیک باز شده یا نه
سلام عزیزم. ببین گلم شما دو تا مسئله رو با هم قاطی کردی، اول اینکه میگی لوازم آرایش استفاده نمیکنی ولی برای نخریدنش ناراحتی، دو اینکه برای نخریدن واجبات خودت و خونه هم ناراحتی. مثل لباس خوب و شیک یا همون وسایل پیک نیک...
بشین اول اون مسائل کودکیتو برای خودت حل کن، هر چی بوده گذشته، پدر و مادرتو ببخش، حتی از یه تراپیست هم کمک بگیر، این کار رو جزو واجبات قرار بده و فکر نکن پول هدر دادنه.
حالا که حسرت دوره کودکی به دلتون مونده لاقل دیگه حسرت رو حسرت تلنبار نکنید که در دوره پیری هم حسرت کارهای نکرده جوونی رو بخورید خدای نکرده.
یه لیست تهیه کنید که دو بخش داره، نیازهای اصلی خودت مثل چند دست لباس خونگی و بیرون، لوازم مراقب پوست و مو و ...
بخش دوم، نیازهای خونه،
و با همراهی همسرتون برید برای تهیه هر دو لیست به ترتیب اولویت (اول هم واجبات لیست خودتون).
ولی به هر حال سعی کنید تعادل رو رعایت کنید نه از اینور بوم بیفتید نه از اون ور...
در ضمن قسط ماهی ۳۵ تومن هم قطعا در راستای پس انداز بوده دیگه پس بهتره بیشتر از این به خودتون و همسرتون فشار نیارید.
موفق باشید
عزیزم یکم جامع تر توضیح بده لطفا الان خودتون چند سالتونه هست چند سال هست ازدواج کردید، الان از نظر مالی در چه نقطه ای هستید اول اینکه خونه و ماشین دارید و چی دارید و اینکه مثلا چقدر حقوق می‌گیرند شما و همسرتون روی هم رفته که 35 اقساط هست از این مقدار بیشتر هست ورودی تون و اینکه فرزند دارید یا خیر
و اینکه بله عزیزم شما واضحا مشخصه که خسیس هست مثلا زیرانداز برای پیک نیک وسیله ای نیست که از کسی قرض گرفته بشه اصلا همسرتون حق دارند که دلخور و ناراحت باشند، شما باید تغیر رویه بدید (پیشنهاد ام مراجعه به مشاور هست که احتمالا به دلیل هزینه اجتناب کنید )
اینکه بگید چون هزینه لیزر زیاد شده نمیرم منطقی نیست برای شما برای کسی منطقی هست که مثلا درآمد خیلی کمی داره و مجبور هست از نیاز هاش بزنه نه کسی که فقط به خاطر گرون شدن از کاری اجتناب کنه
عزیزم خواهرانه میگم شما باید سریعا تغیر رویه بدید وگرنه همسرتون واقعا بعد مدتی باهاتون غریبه خواهد شد و...
چون واقعا خساست زن و مرد هر کدوم بی نهایت می‌تونه برای اطرافیان اش آزار دهنده باشه
برای هزینه های مادرتون هم یه هزینه دقیق مشخص کنید معقول همون قدر واریز کنید براشون مدیریت رو به خودشون بسپرید و اینکه مادرتون شما سرپرستشون هستید خواهر و برادر دیگه ندارید و...
