وای عزیزم شرایط شما مشابه شرایط کسیه که شوهر معتاد داره باید یه فکر اساسی کرد خیلی سخته ببینی سرمایه ای که قاشق قاشق جمع شده دریا دریا جلوی چشات به فنا بره آخه تو این روزگار چیزی رو فروخت با هزارتا وام و ترفند و نخوردن و نپوشیدن میشه دوباره خرید ،منم شوهرم همین مدله هروقت اعتراض میکنم هردوساعت یکبار میگه ری دم دهن اونکه نخورد و گوربه گور شد
درسته عزیزم تو دورهمی نوشتم بر دوستان که چجوریه
دقیقا همینه ده سال زندگی کردیم خوب نپوشیدیم نگشتیم نخوردیم مسافرت خوب نرفتیم چند ماه یبار رستوران نرفتیم
بر بچم هر چیزی نتونستم بخرم
پا رو دلم رو احساساتم لحظه های خوش ۲۰ تا ۳۰ سالگیم روزای خوش جوانیم گذاشتم همسرمم همینطور انصافا چه شبایی که تا صبح تو کارگاه بدون کارگر یتنه تا صبح کار می‌کرد تاصاحب زندگی بشییم صاحب خونه و ماشبن بشیم مام سری تو سرا دربیاریم مخصوصا کنار اعضای خانوادم خواهرام دامادامون با موقعیت اجتماعی و مالی عالی
ولی از پارسال که اومدیم خونه جدید زهی خیال باطل از مستاجری راحت شدیم ولی گیر مشکل بزرگتری بنام نمیدونم اسمش افسردگی یا همون بیماری اعصاب و روان شدیم
بقول شما خیلی سخت و عذاب آوره که جمع کرده هات زحماتت مزد چند سال زندگیت اینطوری داره از بین میره
سلام دوستای گلم کسی میدونه وام پشتوانه ویپادهم تسویه چندمرحله ای داره یا یکجا باید پرداخت بشه؟میخام سه تومنی بگیرم لطفا اگه میدونید راهنمایی کنید.
همسرم میگه یکجاعه اما من میگم فکر کنم چندمرحله هم بشه
سلام دوستای گلم
مسافرت سه روزه ماهم ب خیر و خوشی گذشت انشالله قسمت همه دوستان همه چیز با برنامه ریزی قبلی گذشت
خرج بنزین و بستنی برا بچه ها ورودی جای تقریحی و پارک بازی بچه ها و اون وعده فست فود و کباب و همه چیز خلاصه یک میلیون و دویست شد و چهارصد تومن هم عسل کوهی برا خونه خریدیم ❤️
بخامم ریز تر بگم براتون صبحانه روز اول حلوا از خونه بردیم و نون خریدم ففط چایی هم ک از خونه اورده بودم
میوه یخچال و تنقلات هم ک از بنمون خریده بودم حدود 600 تومن مغز پسته و بادومو بادوم زمینی . پفک و چیپس و چن نمونه بسکوعیت چوب شور و پاستیل و اینچیزا ک هم برا رفت رسید هم برگشت و فقط ی بار بستنی بچه ها خریدن
برا نهار 205 تومن ی مرغ دو کیلویی رو خریده بودیم تو خونه مواد زدم و نهار همسر کبابش کرد جاتون سبز ک ی چن تا تکه اش موند
سالاد فصل هم از خونه اماده کرده بودیم فقط سس سالاد خریدیم 🌷
برا شام هم باز از همون مبلغ بنمون ی بسته کالباس خریده بودیم با نون و خیارشور و گوجه و باقی مونده های جوجه شام رو خوردیم 🌷
فرداش برا گشت و گذار حدود صد تومن ورودی دادبم صد تومن پسرم ماشین شارژی سوار شد🤩 و صبحانه هم شکلات صبحانه ک از قبل خریده بودم و تخم مرغ و نون خرییدم
نهارم پلو رو پختم و هر کدوم ی سفارش داشتن برا غذا یکی مرغ یکی کباب و ی خورش بدون برنج گرفتیم با دلستر
شامم ک پیتزا سفارش دادن بچه ها
روز سومم پنیر خریدیم گردو برده بودم از خونه نهارم تنماهی و کنسرو لوبیا اورده بودم ک از بن خریده بودم ❤️🥰 دیگه همسر در راه برگشت قهوه گرفت و باد لاستیک ها رو تنظیم کرد و چهار بارم بنزین زدیم فک کنم.
همه خریدای بن 600 بود و بقیه خریدا هم 1200 شد
بچه های من کوچیکن و زیاد بهونه سوپری رفتن نمیگرن مخصوصا ک خودمم از فروشگاه تنقلات براشون خریده بودم و همرام بود.
پنج تومن کنار گذاشته بودم و چون از کارت خودم بود و همسر نمیدونس گفتم سه تومن خرج شده 😁
پس مابقی میره صندوق طلای مخفی خودم ❤️🥺
و جایزه ب خودمم چون تا رسیدیم پ.ر .ی .و.د شدم و خیلی حالم
خوب نیس امروز نهار غذای بیرونه ک استراحت کنم🥰
دیشبم با همسری وسایل رو ک برده بودیم جاب جا کردیم مونده شستن لباسا ک امروز فشار اب کم شده و نمیتونم هم کولر بزنم هم لباسشویی میزارم واسه عصرو شب انشالله 🌷
اینم گزارش سفر سه روزه و یهویی ما 🌷❤️
عزیزم ب نظر من اول ببین بقیه اعضا خانواده اش ک افسردگی دارن چجوری دارن میگزرونن
بعد با همسرت صحبت کن چی حالشو بهتر میکنه چی میخاد مشکلش چیه حتما چن تا مشاور یا دکتر خوب ببرش
گاهی برید بیرون غذا بخورید گاهی خودت وسایل اماده کن برید پارک
سعی کن ببشتر کنارش باشی دوز قرصاشو کنترل شده استفاده کنه
حتما از دکتر کمک بگیر
سعی کن اول حالش بهتر بشه بعد ک ببینه کمکش میکنی بیشتر بهت اعتماد میکنه
بعد اینکه مواظب سرمایه و کارگاهتون باشی بلاخره ی راهی باید باشه ک نزاری ورشکست بشید
مثلا از کسی از اقوام یا دوستان کمک بگیرید و حساب کتابا رو مدام چک کنید
همسر هم مشاوره هاشو بره حالش بهتر بشه میتونه اوضاع رو درست کنه
انشالله خدا کمکتون میکنه
موفق باشید
سلام وقتتون بخیر.
افسردگی بیماری سختیه آدم افسرده انجام کوچکترین کارها براش سخته
شرایطش کاملا با آدم نرم‌ال زمین تا آسمون فروشه.
شما باید الان دنبال این باشی که حال همسرت روبه راه باشه.
اگه ناراحت نمیشی باید بهت بگم اعتمادت به خدادکمه .
الحمدالله خونه رو داری بزار همسرت روبه بهبود بره رومی واعصابش راه نرو.
قطعا فشار زیادی به خاطر سرکار نرفتن روش بوده واسترس اینکه شما بارفروش زمین مخالفت کنی پنهانی فروخته اگه اعتماد کامل بینتون بود بهتون می گفت یه کاری کنید اعتماد بینتون بیشتر شه یکمم مراعات حالشو بکن بهتره.هردو مشاوره برید انشالله اون پول زمین هم مدیریت کنید ولی نه باجنگ واعصاب خوردی درکمال آرامش باتوافق طرفین جوری که به نفع طرفین باشه.
سلامت روح وروان خیلی خیلی مهم تر از داریی و سرمایه است انشاالله که هردوش برای شما اتفاق بیفته
سلام الهام عزیز ❤️
خب چطوری نداره گلم
برو به املاکی بگو آقا فلان منطقه متری چند قیمت ؟
تازه ساخت و کهنه ساخت رو هم می تونی قیمت بگیری
قیمت ها که اومد دستت ...میتونی بگی خونه ی ما فلان امکانات هستش متری چند بر میدارین ؟...ببین میتونی تاق هم بزنی
مثلا هشتصد نهصد تومن داری میخوای با خونه ی خودت تاق بزنی یه بیست متر بزرگ‌ترش رو بگیری ...
فقط یه جور حرف بزن که مثلا کار بلدی 😉....کار بلدد هم نباشی باید با شجاعت حرف بزنی ...خجالت رو بذار کنار
الان زمونه ی خجالت کشیدن و معذب بودن گذشته
ببینه کار بلد نیستی قیمت دقیق شاید نگه ...زیادتر بگه
قبل رفتنت هم دیوار رو چک کن ...حتما ...گفت فلان منطقه فلان قیمت
اگه دیدی بالاتر میگه بکو تو دیوار اینطوری گذاشتن ....
بازم میگم عزیزم فرق داره که تازه ساخت باش ...کهنه ساخت باشه
آسانسور دار باشه ...بدون آسانسور باشه
پارکینگ داشته باشه 👌 نداشته باشه
همه ی اینا ملاک عزیزم رو قیمت
عزیزم به نظر من مهریتو بذار اجرا اموالشو توقیف کن که نتونه بدون اطلاع شما بفروشه ، من یه بار یه خانمی دیدم اومده بود اموال شوهرشو توقیف کنه میگفت پدر شوهرش گفته برو توقیف اموال بزن تا همرو نفروخته
