سلام دوستای قشنگم 😍
من خیلی از تاپیک عقبم، با سرعت جت جلو رفته 😅
خوب یه گزارش مختصر بدم
اردیبهشت ماه بسیار پر خرجی بود، همسرم یه چک برای دکوراسیون خونه داشت
که نصف مبلغش رو آماده کردم از قبل، اما بهش نگفتم، میخواستم تا روز آخر خودش تلاش کنه 😊
دلم نمیخواد فکر کنه من از همون خرجی محدود خونه میتونم همه کار کنم 😇
این ماه 5 تومن کمتر از همیشه برام واریز کرد، پرسیدم چرا
گفت مبلغ چک کامل نشد، اینقدر کم داشتم، فعلا با همین بگذرون، سعی میکنم در طول ماه شارژت کنم 🥰
اون موقع بش گفتم من پول دارم که کمکت کنم، اگر لازم داری واریز کنم، گفت خودم هم تو حساب پس اندازم هست (کارتش دست خودمه البته🤭) گفت ترجیح میدم دست نزنم بش اگر در نهایت لازم شد خودت ازش برداشت کن 😊
منم ادامه ندادم، نگفتم تروخدا بزار من کمکت کنم یا این چه کاریه، من ریاضت بکشم که تو پس انداز داشته باشی 😅🥶
ترجیح دادم از همون وقت آزادش و کار دومش استفاده کنه
(که تا حالا فقط 700 داده بهم) 🥰
خلاصه که این ماه هم دوتا تولد داریم هم روز معلم
تولد اولی رو 300 هدیه دادیم و تمام ♥️
روز معلم هم یه کارت هدیه 200 تومنی تو خونه داشتم، دخترم هم دوس داشت گل ببره ،که نزدیک 150 دو شاخه گل ساده میشد و احتمال تعطیلی اون روز هم بود چون هوا الوده بود و دو روز قبلش تعطیلی بودن
ترسیدم گل بخرم، مدرسه تعطیل شه و هزینه دوباره ماحمل شم 😊
دخترم رو متقاعد کردم رفتیم باهم هایپر یه جعبه شکلات خیلی خوشمزه که آف خورده بود رو جای 125، 90 تومن خریدم، کارت هدیه رو چسبوندم 🥰 مبارکش باشه، حداقل اینجوری برای معلمش هم یه کاربردی داره
راستی 200 تومن کارت هدیه رو هم از کارت خونه انتقال دادم به حسابم چون مال خودم بود 😊
در حال حاضر 500 تومن دارم 🥶 و منتظرم همسرم پول برسونه 😍 (البته که اگر به سختی بیوفتم حتما از حساب برداشت میکنم، ولی فعلا خودمو به چالش کشیدم 😇)
جونم براتون بگه، دیشب همسرم بعد از دو شبانه روز از کار برگشت، 5 شنبه هم بود، مطمن بودم بچه ها بهانه ی شهربازی و شام بیرون میگیرن 🫡
ساعت 4 در بالکن رو باز کردم دیدم هوا عالیه قبلش هم بارون زده بود 🌧️☔😍
دست
بچه هارو گرفتم رفتیم پارک سر خیابون، دخترای طبقه پایینی همسن دخترای من هستن، اونا هم تا مارو دیدن اومدن پیشموو تو پارک
تا ساعت 7 که همسرم بیاد این بچه ها حسابی باهم بازی کردن 🥰♥️
اینجوری شد که بهانه ی شهربازی و سرزمین عجایب نگرفتن دیگه 😊
قول یه شام خوشمزه هم دادم تا هوس شام بیرون نکنن 🥰 فریزرو باز کردم، دیدم گوشت چرخی نداریم 🤕
نصف یه سینه ی مرغ و دو تا سوسیس خونگی داشتیم😊
ذهن خلاقم به کمک اومد 🥰
یه پیاز سرخ کردم، سینه ی مرغ هم خورد کردم، سرخ کردم باش، سوسیس و قارچ اضافه کردم با کمی ادویه و رب، خیلی خوش مزه شد اما کافی نبود 🫣
سه تا سیب زمینی هم خلالی سرخ کردم، گذاشتم کف تابه، اون مایه ی لذیذ هم ریختم روش، بینش و روش هم کمی پنیر پیتزا اضافه کردم 😋😋 و با نون فرانسوی مثل غول های فست فودی ها شد 😋😋 همه لذت بردن ♥️
اینجوری جلوی این دوتا خرج هم گرفتم 😍
ناهار امروزم خونه ی پدر شوهر بودیم 🥰
دیروز و امروز رو بدون خرج گذروندیم ب لطف خدای رحمان 😍