۹ راه افتادیم رفتیم بیمارستان تا کارای پذیرش انجام بدیم شد ۹ و نیم
۹ نیم ماما معاینه کرد گف خیلییی معاینه ت خوبه ۵ سانتی،بدو لباس بپوش بریم
ساعت ۹ و ۴۵ دیقه دوباره اومد نگف میخوام کیسه ابتو پاره کنم گف بزار معاینه کنم ببینم وضعیتت چجوره،دستشو کرد گف ۸ سانتی فشااااار داد هر چقدر پاهامو میبستم و هولش میدادم میگفتم تو رو خدا بسه میگف اینجوری نکن هانیه بزار کارمو انجام بدم و فقط فشار میداد و یهو یه آب داغی ازم خارج شد و فهمیدم کیسه ابمو پاره کرده