پاییز جون
من اصلا هدفم این نیست بگم تو اشتباه میکنی یا مادرت
هردو آسیب دیدین
اون از خانوادش
توهم از خانوادت
اون باج داد به زندایی و اجازه داد مغزش رو هدایت کنه
تو با تنفر و انتقام و گرفتن حقت میخوای مثل مامانت نباشی
ببین اگر میگم برو مساوره چون دوستت دارم و نمیخوام اذیت بشی در آینده
مامانای ما شصت سال به بالا سن دارن و کلی سختی گذروندن
نه جسمشون نه ذهنشون و حتی سیاستشون تغییر نمیکنه
ما اگر نی نی سایت داریم
کتاب داریم
دوستای خوب داریم
اینترنت داریم
و تلاش میکنیم خودمون رو تغییر بدیم اونا اینارو نداشتن
وقتی داداش من گفت خواب دیده من باکره نیستم مامانم به جای اطلاع دادن به بابام منو برد دکتر از اون صندلی که بلد نبودم روش بشینم از اون کوچه از رفتارای مامانم حالم بد میشه
اگر مامان تو جلو دختر داییت تف انداخته تو صورتت
مامان من جلوی پسر فامیلمون منو زده تو نوجوانی
و هزاران چیز دیگه
میگم طبیعی نیست این تنفرت بخاطر این هست خودمم همدردم باتو
منم کینه ای ام که یادم مونده خاطرات تلخم
اما مثل تو متنفر نیستم
حتی از وقتی اومدم این تاپیک یاد گرفتم ببخشم و کنار بیام با گذشته