ما همه باهم رفیقیم

سلام عزیزدلم،من فکرمیکردم مادر من بی سیاست وسادست این هزاربرابر از مادرمن بدتره...بجا اینکه دخترشوراهنمایی کنه بدتر کرد همه چیو،تموم این مدت دخترش غیر مستقیم باهام درد ودل میکرد ومنم راهنماییش میکردم هیچ کدومموم به روی خودمون نیاوردیم قضیه رو.این بی سیاستی وبی فکریش باعث شده باهمه به مشکل بخوره باهمه ها باهرکی که درارتباطه بلااستثنا به مشکل میخوره.

نه این برداشت رو نمیکنه که هرچی اونا گفتن رو قبول کنه وشناختی که به دختره هم دارم اینطوری نیست حالا بریم بیینیم چی میشه.انقدم که بهش گفتم دیگه دیدم ردددددد داده باهاش حرف زدم ولی واقعا به حدی رسیدم که جز بچه ها ومهدی کسی برام مهم نیست.

اتفاقا منم میخواستم بهت بگم این بعدرفتاریت رو خیلی دوس دارم وانقد نزدیکیت به خدا رو.آخی😍😍😍😍منم کیف کردم🥺🥺🥺😍😍😍😍

سلام دوستان عزیزم خوبین ممنونم از دلگرمیهاتون ،ببخشید که دونه دونه ریپلای کردم ،الهی که همیشه خوب و خوش در کنار عزیزانتون باشین ،بچه ها من واقعا این روزا بی انرژیم ،دلم برای پسرم تنگ میشه ،فکرم دائم مشغوله ،دلم برای روزایی  که بچه ها کوچیک بودن تنگه ،چقدر دغدغه ام کم بود،،، اینکه زیاد نمیام دلیلش اینه که حوصله و تمرکز برای نوشتن ندارم ،قدر این لحظه ها که هنوز بچه ها کوچیکن رو بیشتر بدونید و از لحظات با هم بودن لذت ببرید 

سارا بمون

عزیزم آدم دلش هم برای خواهرشوهرت برای بی سیاستی هاش میسوزه هم حرصش میگیره و هم اینکه دنبال تغییردادن خودش و اشتباهاتش نیست دنبال ارتقا دادن خودش نیست آدم بیشتر میسوزه 

زندگی آدم با خواهر برادر تموم نمیشه این رفتارش در آینده زندگی بچه هاش تاثیر خواهد گذاشت 

چه رندایی خوبی هم هستی که راهنمایی درست میکنی هیچ وقت منت راهنمایی ها و خوبی هات رو کسی نمیزاری 

ممنونم عزیرم عشق کن به خدا چیز دیگه هست من گاهی آهنگ عاشقانه که گوش میدم خدا رو در نظر میگیرم یا میگم این آهنگ انگار برای خداس عشق من خداست 

این تعریفات شما منو هم خوشحال میکنه هم خجالت زده 

دقیقا هم دلم میسوزه هم حرصم میگیره 💔💔💔۱۸سال زندگی مشترک رو شروع کرده وهیچ....نه مالی نه عقلی... سارا راستی داداشم میدونست ازون قضیه عصبانیم فردا زنگ زد وهمینطور که حرف میزدیم گفتم من دیگه دوس ندارم تو این ساختمون بمونم زمینایی که مهدی خریده هم حالاحالافروش نمیره من میخوام زمیناموبفروشم گفت موافقم جای دیگه سرمایه گذاری کن بعد گفت بذار من ازدواج کنم همه ی گره ها باز میشه تکلیف این خونه معلوم میشه وسهمت رو میدیم.سارا انقد دوس دارم دوتا دختر داشته باشم همین تازه کاوه تو بغلم بود گفتم خدایا به من پول بده بچه بیارم 🥺دلم میخواد دورم شلوغ باشه🥺 یه مهمونی نداریم بریم این مدت فهمیدم همه منو بخاطر خدماتی که میدادم میخواستن....دلم شکست وهمش میگم خواهرشوهرم اینا هم بخاطر داداشم میومدن سمتم💔💔💔💔

حس معنویت بهم آرامش میده😍😍😍😍 رفتی میخواستم عکس کیان وکاوه رو بذارم سریع عکس انداختم که برات بذارم

سلام عزیزدلم♥️♥️♥️♥️♥️دقیقا من وقتی کیان رو نگاه میکنم تو دلم میگم همین سن بمون🥺🥺🥺🥺دانشگاه سربازی😭😭😭😭من همین الان دنبال ترفندی هستم سربازی نره🥲

ماهان چطوره؟مدرسه رو دوس داره؟ 

سلام زهرا حان 

درکت می‌کنیم حق داری دوری فرزند سخته 

اما به این موضوع اینجور نگاه کن یک تمرین برای آینده برای بعد ازدواجش برای بعد شاغل شدنش 

همه ما یک روزی خونه پدر و مادرمون بودیم اما از اونجا رفتیم 

منم گاهی که به لیا نگاه میکنم ترس آینده ازدواجش رفتن به دانشگاه برم میداره 

داداشت متولد خرداده؟

گاهی خوبه گاهی بد 

گاهی خودخواه گاهی خیر خواه 

گاهی باهاته گاهی تنهات میزاره 

عزیزم ببخشید اصلا متوجه نشدم گفتی بمون ،و متوجه آنلاین بودند نبودم ببخشید 🥺شرمنده 

االان دیدم این پیام ها رو 

شب ها چون حامد خونه هست من زیاد نمیتونم سایت بیام میام یک چک میکنم میرم گاهی که جواب پست هام زیاده لایک میکنم صبح مینویسم😂

نه مرداد ماهی هست،من همه ی این رفتارای بدش رو زیر سر اون دوستش میدونم مثلا بهش گفته بود به خواهرت بگو امثال محصولش رو نگیره بده به تو چون میخوای ازدواج کنی!!!! اونم سادست میاد مستقیم عین همون رو بهم میگه....داداشم وقتی مجرد بودم کار که میکرد فقط اون موقع هفته ای ۳۰هزارتومن از رو مزدش میگرفت وبقیه رو میداد به من که خرج خونه رو بگذرونم مهدی وقتی اومد خواستگاریم انقد ازش تعریف میکرد میگفت پسرتو این سن مثل داداشت ندیدم اصلا برا همین بهش کمک کرد کم کم که بااون دوستش ارتباطش شروع شد کم کم تغییر کرد....

عیبی نداره هروقت بودی میذارم.

چه دوست نابابی 

اخ که میفهمم چی میگی اما از دوست بد و برادر یا شوهر ساده 

اره حتما بزار 

سلام پاییز جون ،آره کاش بچه ها همین قدی میموندن ،کوچولو و بدون دغدغه 

ماهان خدا رو شکر خیلی بهتر شده ،مدرسه رو دوست داره ،فقط اینکه کوچولو عه موقع مشق و تکلیف میشینم پیشش ،دستش کنده ،ولی خوب نسبتاً راه افتاده 

سلام سارا جون ،آره واقعا به این فکر میکنم که از این بعد باید مستقل بشه و بره پی زندگیش ،بیشتر دلم میگیره 

خیلی وابسته ام و این به شدتتتتت عذاب آوره 

عزیزم اینا گذرا هستن همهی مادرها این روزا رو گذروندن 

گفتنش به زبون راحته میدونم سخته اما چه میشه کرد اینم یک قانون طبیعته که بلاخره آشیانه خالی میشه 

اهوومم.آخی دقیقا مخصوصا دستا وانگشتاشون🥺🥺🥺🥺