هفته پیش مادر شوهرم زنگ زد دختر ۱۱ سالشو بیاره خونه ما خودش بره شمال
بعد شوهرم گفت نه و اینا چون عادت کردههه هر هفته کارش شده این بچه رو میذاره میره بچشم به شدت بی ادبب ب شدت منزوی به شدت حاضر جواب کافیه یه چیزی بگی بهش
بعد الان قهر بود شوهرم دیشب گفت ب مامانم زنگ بزن از دلش در بیار منم گفتم نه و اینا حسابیی کتک کاری کردیم بخاطر اون مادرشوهر عفریتم
منم زنگ زدم صبح هرچی از دهنش در اومد بهم گفت منم هی سعی میکردم ارومش کنم هیییی بیشتر میگفت نفرین میکرد بی ادبی میکرد عجیببب اصلا
بعد شوهرم بخاطر همین ادم دیروز دعوا کرد با من اصلا بدم اومد از شوهرم
